مهمترین نکات ویرایشی

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نکات مشترک
همزه


- همزه ي مکسور پس از مصوت بلند "آ" در کلمه هاي عربي رايج در زبان فارسي به صورت "يـ" تلفظ و نوشته مي شود. مانند: زايل - داير- دايم – زايد – نايل – عايق و...

- به جای ء در زبان فارسی از ی استفاده می شود. مانند خانه ی کوچک به جای خانهء کوچک.

فصل و وصل کلمه

- هر گاه حرف هاي "بـ" و "مـ" و "نـ" بر سر فعل هاي مصدر به همزه "اَ" در آيد همزه در کتاب به "يـ" تبديل مي شود. مانند:

افگندن: بيفگند(درست) بيافگند(غلط)

اندوختن: بيندوخت(درست) بياندوخت( غلط)

آزردن: ميازار(درست) مآزار(غلط)

- تنها در موردي که فعل با همزه و مصوت بلند "ايـ" آغاز شده باشد اين قاعده مصداق پيدا نمي کند. مانند:

ايستادن: بايستاد(درست) بيستاد(غلط)

- جز پيشين "مي" هميشه جدا از فعل نوشته مي شود. مانند:

مي رفت. مي شنيد و...

- لفظ "بي" چه در موردي که با کلمه ي بعد از خود قيد يا صفت بسازد و چه در موردي که خود مستقلا به صورت قيد يا حرف اضافه به کار رود جدا نوشته مي شود. مانند:

بي آزار – بي وفا- بي آن که و...

يادآوري: قاعده ي فوق در مورد برخي کلماتي که در عرف نگارش فارسي زبانا به صورت يک کلمه ي مستقل در امده مصداق پيدا نمی کند. مانند:

بيچاره- بيزاري- بيمار- بينوا- بيهوده

- کلمه ي "هيچ" به طور کلي از واژه ي پس از خود جدا نوشته مي شود.

- عددهميشه از معدود خود جدا نوشته مي شود. مانند: يک روز- يک شنبه- دو تا- پنج ضلعي و...

- پسوند "تر" و "ترين" از کلمه قبل خود جدا نوشته مي شود. به جز بهتر، مهتر. مانند:

درست: آسان تر- کوچک تر- بزرگ تر

غلط: آسانتر- کوچکتر- بزرگترين


-در مورد کلمات مرکب (کلماتی که هر دو جزءش معنی مستقل داشته باشند) به دو قسمت تقسیم می شوند:


- کاربرد کلمه از نظر معنایی ربطی به اجزا سازنده اش ندارد. مثل کلمه ی "جوانمرد" که معنی کلمه جوانمرد نه به جوان و نه به مرد مربوط نمیشه. این گروه سرهم نوشته می شود.



- کاربرد کلمه از نظر معنایی مرتبط با اجزای سازنده اش است. مثل "آب میوه" که از دو تا جزء با معنی تشکیل شده که معنی کلی کلمه هم از معنی اجزاش گرفته شده. این گروه جدا نوشته می شوند.

- اجزاي مصدرهاي مرکب و صيغه هاي مختلف صرفي آنها جدا نوشته مي شوند.مانند:

بزرگ داشتن- دل دادن- سخن راندن و...

- در مورد مصدرهاي مرخم(مرخم=دم بريده؛ مصدري که به صورت کامل نوشته نشده باشد، مثل داشت که "ن" مصدري در اخر آن حذف شده) که غالبا به صورت اسم به کار مي رود مانند : "بزرگداشت" ، "پيامد" ، "پيشامد" و ... اين قاعده صادق نيست.

نکته: ترکيب هايي که از مصدرهاي بالا ساخته مي شود پيوسته نوشته مي شود. مانند:

درست: پيشتاز- چشمداشت- دلداده- سخنران و...

غلط: پيش تاز- چشم داشت- دل داده- سخن ران و...

- پسوندهايي که خودشان معني مستقلي ندارند مثل: "چه، بان، گر، وند، مند، زار و ..." به صورت متصل و سر هم نوشته مي شوند.


علائم نگارشی




نشانه هاي نگارشي تو متن هاي علمي يا مقاله ها بيشتر از ايناست، من اينجا نشانه هايي که بيشتر به درد کارمون مي خوره رو نوشتم


نقطه .


کاربرد متدوال نقطه در پايان جمله هاي کامل خبري که حتما مي دونيد.


يادآوري: هر گاه دو جمله کامل با "واو" به يکديگر عطف گردد نقطه در پايان جمله ي دوم گذاشته مي شود مانند: دلم گرفته بود و هيچ چيز نمي توانست مرا از هجوم خاطره هاي آزاردهنده برهاند.


ويرگول ،


ويرگول يا درنگ نما نشانه ي توقف کوتاهي است که در موارد زير به کار مي رود:


ميان عبارت ها يا جمله هاي غير مستقلي که در مجموع يک جمله ي کامل تشکيل مي دهند. مثل: پس از سال ها دوري و انتظار، بالاخره ديروز بعدازظهر، آن عزيز سفر کرده از راه رسيد.


آن جا که کلمه يا عبارتي به عنوان توضيح، عطف بيان يا بدل در ضمن جمله يا عبارتي ديگر آورده مي شود، مانند: پريروز، روز عيد قربان، به مشهد آمدم.


آن جا که در مورد چند کلمه اسناد واحدي داده مي شود مثل: آب، هوا، غذا و مسکن از لوازم اوليه ي حيات آدمي محسوب مي شود.


بين دو کلمه که احتمال مي رود خواننده به اشتباه آنها را با کسره ي اضافه بخواند، مانند: از پشت تپه ها و بيابان خاطرات، تو در ره خيال من هستي، تنها، تو، تو!


علامت نقل قول يا گيومه ""


وقتي بخواهيم عين سخن يا نوشته ي کسي ديگر را بياوريم مانند: سعدي مي گويد: "همه کس را عقل خود به..."


براي تاکيد روي يک کلمه يا اصطلاح


هنگام ذکر عنوان اشعار و روزنامه ها و اثار هنري.


علامت تعجب !


اين علامت تنها نشانه ي تعجب نيست، بلکه در پايان جمله هايي به کار مي رود که مبين يکي از حالات شديد نفساني و عاطفي است از قبيل: تعجب، تاکيد، اخطار، تحسين، تحقير، تنفر، ترحم، شک و تريد، امر و نهي، تهديد، آرزو، حسرت، دعا، ندا، خطاب و ... است


(يعني بعد از اتمام همه ي جملاتي که اين حس ها توش ديده شد بايد علامت تعجب قرار بگيره!)


علامت سوال ؟


کاربردش که مشخصه، فقط يه نکته در مورد علامت سوال


هر گاه جمله به صورت استفهام انکاري (تاکيد در منفي) آمده باشد علامت سوال نمي خواهد و به جاي آن علامت تعجب قرار مي گرد. مثل: نه اين است که جزاي نيکي نيکي، وجزاي بدي بدي است!


پرانتز يا دو هلال ()


براي اوردن توضيح اضافي در يک جمله مثل: الفباي اوستايي ( مشتمل بر 44 حرف) از ساده ترين الفباهاي جهان است.


نکته: برای استفاده از پرانتز قبل از پرانتز باز و بعد از پرانتز بسته فاصله داریم ولی داخل پرانتز فاصله نداریم. مانند: من (توضیح بیشتر) دادم


خط تيره -


در ابتداي مکالمات


سه نقطه ...


به جاي يک يا چند کلمه ي محذوف مانند: فقر و ناداني و ... از عوامل فساد جمعه است.


هر چند ... ولي ...


نکته: سه نقطه با يک فاصله از کلمه ي قبل و يک فاصله از کلمه ي بعد تايپ مي شود!



نکاتی در مورد استفاده از علائم


- علائم نگارشی بلافاصله بعد از کلمه و چسبیده به آن استفاده می شود و بعد از آن حتما از یک فاصله استفاده می شود.



- برای نشان دادن پرش زمانی از سه یا چهار ستاره بین دو پاراگراف استفاده می شود.


- در زمانی که جمله ای در گیومه قرار می گیرد ابتدا علامت جمله (نقطه، علامت تعجب، علامت سوال) استفاده می شود و سپس گیومه بسته می شود.


- مکالمات باید به یکی از صورت های زیر نوشته شود.


فلانی گفت:
ـ.....



ـ.....


فلانی ـ....



چند نکته دیگر


- به کار بردن یک و چند در کنار هم غلط است. مانند: یه چند لحظه صبر کن.



- استفاده از علائم ( $ & + _ * %) در متن نوشتار کاملا غلط است و باید به صورت نوشتار استفاده شود. مانند: صد درصد، بیست دلار و ...


- زبان نوشتار با زبان گفتار متفاوت است و عامیانه نویسی به معنای وارد کردن و نوشتن کلمات با بیان اشتباه نیست. یک نوشتار ماندگار است و اصطلاحات رایج در یک زمان نباید در نوشتار استفاده کنیم. مانند:


چش به جای چشم
شوکولات به جای شکلات
خورده به جای خرده (ذره، مقداری، اندکی)
می حرفی به جای حرف می زنی
بید به جای بود
بزنگم به جای زنگ بزنم
آدمانه به جای مثل آدم
فوضولی به جای فضولی



- از تکرار کردن حروف بپرهیزید. برای نشان دادن کشیدگی می توانید به تعداد محدود از shift + J استفاده کنید. مثال: به جای کجااااااااااااااایییییییی یییییی ، کجــایــی


- برای اتصال صفت و موصوف از ـِـ ربط استفاده می شود نه ه! مانند: کتابِ قرمز، خودکارِ علی نه کتابه قرمز، خودکاره علی.
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
محاوره نویسی

نکات کلی

- تبديل "ها" ي نشانه ي جمع به "ا": مثل کارگرا، مردا، کتابا به جاي کارگرها، مردها، کتاب ها.

- تبديل "ان" در وسط و آخر کلمه به "ون": مثل اون، نون، جون، ارزون، بدونم و خونه به جاي آن، نان، جان، ارزان، بدانم و خانه.

- تبديل "اين" به "اِن": مثلا، اِنقدر به جاي اين قدر.

- تبديل "آ" به "او": مثلا، اومد به جاي آمد.

- حذف "ه" ي وسط: بخوام، بخواد، بدم و بِدن، به جاي بخواهم، بخواهد، بدهم و بدهند.

- حذف "ه" ي "هم" بعد از کلمه ي قبلي: منم رفتم، مام رفتيم، اونام رفتن و آشم خورديم به جاي من هم رفتم، ما هم رفتيم، آن ها هم رفتند و آش هم خورديم.

- حذف "و" از وسط کلمه: برم، مي رم، بره، مي ريم، بشه، مي شه، به جاي بروم، مي روم، برود، مي رويم، بشود، مي شود.

- حذف "- و" و "- يـ" از وسط کلمه: مي گم، بگم، مي گه و بگه، به جاي مي گويم، بگويم، مي گويد، بگويد.

- تبديل "وا" به "- و": بتونم، به جاي بتوانم.

- حذف "- يـ" از وسط کلمه ي بعد از "ا": بياد، نياد، بيام، نيان، مي ياد، مي زاد، به جاي بيايد، نيايد، مي آيد، مي بايد، مي زايد.

- حذف "د" از آخر فعل مضارع سوم شخص مفرد، و تغيير "ـ َ" ي قبل از آن به "ه = ـِ": ببينه، بشنوه، بخونه، بدونه، به جاي ببيند، بشنود، بخواند، بداند.

- حذف "د" از آخر سوم شخص جمع: اومدن، نشستن، گفتن، خنديدن، رفتن، به جاي آمدند، نشستند، گفتند، خنيدند، رفتند.

- تبديل "ـه = -ِ" به "ي" در آخر کلمه: چي؟ کي؟ به جاي چه و که.

- تبديل "است" به "ـه = -ِ" يا "يه" يا "س" :خوبه، بده، همينه، اين چيه؟ اين چه غذاييه؟ اين جا کجاس؟ تازه س، کهنه س، به جاي خوب است، بد است، همين است، اين چيست؟ اين چه غذايي است؟ اين جا کجاست؟ تازه است، کهنه است

- حذف بخش عمده ي فعل ربطي گرفته شده از هستن يا استن: اين جان، اون جاس، کجان؟

- تبديل "را"ي حرف اضافه به "رو": اون کتاب رو خريدم به جاي آن کتاب را خريدم.

- تبديل "را" به "و" من اونو ديدم. اون و غلطه.

دقت کنید و به اسم می چسبد ولی به فعل نه. کتاب رو خریدم و کتابو خریدم درسته ، نه کتاب و خریدم. می رم و می خرم و می دوزم درسته نه می رمو می خرمو می دوزم.

- در فعل ماضي سوم شخص مفرد، شناسه ي "-ِش" که معمولا در زبان نوشتاري نمي آيد، به فراواني به کار مي رود: به من گفتش که بيا.

- در بيشتر جاهايي که در زبان نوشتاري بعد از حروف اضافه ي از، با، به، در ضمير جدا به کار مي رود در زبان گفتاري از ضمير پيوسته استفاده مي شود: کتاب رو ازش گرفتم، مطلب رو بهش گفتم.

- پيش از ضميرهاي پيوسته، "براي" به "برا" تبديل مي شود: برامون، براتون، به جاي براي ما، براي شما.

- دقت کنید "ه" در آخر فعلای مجهول چه در حالت کتابی و چه در حالت محاوره حذف نمی شود. خورده شد. گفته شد. نه خورد شد، گفتِ شد.

فعل های ربطی



ضمایر اضافی



پسوند "ی" (نسبت، نکره، مصدری)


 
بالا