رفتی....

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من و این جاده ی پاییزی
و تویی که می روی
بی آنکه بدانی چقدر زیر این آلاچیق قدیمی خاطره های مان را مرور کردم
تا رسیدم به بودن همیشگی با تو
،اما تو بی خیال از کنار این دلخوشی ساده ام گذشتی و چمدان به دست مرا در زیر آوار موسیقی برگریزان رها کردی و رفتی ......
 

محدثه یوسفی

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
رفتی و اعتمادم از خودم سلب شدذ
من دیگر ب خودم
ب انتخابم
ب آرزوهایم اعتماد ندارم
اگر می گویم هیچ انتظاری از کسی ندارم،
نشان دهنده قدرتم نیست!
بازتاب خستگی هایم از اعتمادهایست که
پشت هم شکسته اند.
 

تارا2581

عضو جدید
شبی که رفتی در خیابان نشستم

گریه کردم...

از غم دردی که دیدم بی تو هستم

گریه کردم...

خواستم از آرزوهای دلم حرفی بگویم...


چون نبودی باز با یادت نشستم

گریه کردم...

از غرورم کوه ها را زیر پایم می نهادی...


من برایت این غرورم را شکستم

گریه کردم...

گرچه لبخندی زدم گفتی ))خداحافظ ((

ولی من...

تا تو رفتی عقده ی دل را گسستم

گریه کردم...
 

محدثه یوسفی

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز


[FONT=times new roman, times, serif]دنیای ما اندازه هم نیست ....[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] من عاشق بارونو گیتارم...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]من روز هـــا تا ظهر میخوابــــم ...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] من هرشبو تا صبح بیدارم ...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دنیای مــــــــا اندازه هم نیست ... [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]من خیلی وقتا ساکـــــتم ســردم ...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]وقتی که میرم تـــــــوخودم شاید...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]پایــــــیز سال بـــــعد برگردم ...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دنیای مـــا انــــدازه هم نیست ...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]می بوسمت اما نمی مونم ...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]تو دائـــم از اینده می پرسی...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]من حـــال فردامم نمیدونم ...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]تو فــکر یه آغوش محکم باش...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]آغـــوش این دیوونه محکم نیست ...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]صد بــــار گفتم باز یادت رفت...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دنیای مــــــا اندازه هم نیست...[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] دنیای ما اندازه هم .... نـیــــــــسـت[/FONT]
 

shiba.s.a

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
هیچ وقت نذار کار به اونجا بکشه که زنی نیاز هاش رو خواهش کنه ...
و اگه کشید ، بیشتر از اونی که خواسته براش بذار.
که باورت کنه ...
اگه نه منتظر باش.....
منتظر بهونه گیریش....
... سکوتش.......
کم حرفیش....
زنگ نزدنش....
نبوسیدنش....
نخواستنش....
چشمای غمگینش...
رفتنش.....رفتنش.....

 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خسته و پریشانم در غم تو گریانم
از همه گریزانم تا رود ز تن جانم


تو که گفتی به پیش من بمان
چرا چونین نهان مرا به حال خود رها کردی


چرا ندیده ایی که از غمت فغان
رود به آسمان چه گویمت مرا فدا کردی


مگر که جان به لب رسد که یادت از نظر رود
چرا تو بی خبر زما رفتی


چه می شود عیان شوی مرا عزیز جان شوی
بگو چرا بگو کجا رفتی


دیده بر رهت دارم در دل شب تارم
در غم تو بیمارم تا دوباره برگردی


به هر کرانه رفته ایی به یک بهانه رفته ایی
دلم نشانه رفته ایی بجویمت ز بی نشان ها


دوباره پیش من بیا ببین که میشود بپا
نوای شور و نغمه ها به کوه و دشت و آسمان ها


ببین که دل شکسته ام به گوشه ایی نشسته ام
بجز تو دل نبسته ام دمی بمان به پیش من عزیز جانم


ز دیده خون شود روان به یادت ای امید جان
ز چشم من نشو نهان که در فراغ روی تو رسد خزانم


:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که رفتم زین چمن باغ و بهاران گو مباش
بوسه باران و رقص شاخساران گو مباش
چون گل لبخند من پژمرد ابری گو مبار
چون خزان شد عمر من صبح بهاران گو مباش
من که سر بردم به زیر بال خاموشی و مرگ
نغمه ی شور افکن بانگ هزاران گو مباش
تیشه را فرهاد از حسرت چو بر سر می زند
نقش شیرینی به طرف کوه ساران گو مباش
این درخت تشنه کام اینجا چو در بیداد سوخت
کوه ساران را زلال جویباران گو مباش
گر نتابد اختری بر آسمان من چه غم
پر تو شمعی به شام سوگواران گو مباش


__________________
 

gandom.

عضو جدید
مهم نیست کی مقصر است باور کن مهم این است که یادمان باشد

عمرمان کوتاه است

در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم

تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم


پس نازنین بیا آشتی کنیم با مهر​
 

gandom.

عضو جدید
الــکی سـَـر به سـَـرم گذاشتیُ ...
بــــکن بیــرون از تــو فـکــرت آشــتیُ ...
چــرا اومدی تو زنــدگیــم چـــرا ؟؟...
تــویــی که هیـــچوقــت دوســـم نداشـــتیُ ...
 

gandom.

عضو جدید
حالا که رفتی... مرا به ذهنت نه!به دلت بسپار ...

من ازگم شدن در جاهای شلوغ میترسم......!!
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
پر از یاد توام
پر خاطره
...چشام هر شب از
نبودت پره
اگه قلب من واست میزنه
اگه بی چشات دلم میشکنه
خداحافظ تو
با اینکه هنوزم میمیرم برات
خداحافظ تو
میسوزونتم آتیش خاطرات
خداحافظ تو
تا قلبم به تنهایی عادت کنه
تا اشکم به چشمام خیانت کنه
خداحافظ تو
خداحافظ تو

قرارمون نبود تنها بری تو
قرارمون نبود بی تو بمونم
قرارمون نبود فاصله باشه
قرارمون نبود بی تو بخونم
خداحافظ تو
با اینکه هنوزم میمیرم برات
خداحافظ تو
میسوزونتم آتیش خاطرات
خداحافظ تو
تا قلبم به تنهایی عادت کنه
تا اشکم به چشمام خیانت کنه
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو دل‌ می‌‌کَنی ، من جان !
تو دلت می‌ آید من را رها کنی ، من جانم می‌‌رود از تو دور شوم !
تو یکبار برای همیشه "نه" می‌‌گویی ، اما من میان هزار و یکشب "آ‌ری" به ادامه تنها ماندنم می‌‌اندیشم !
بهرنگ قاسمی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کاش جای این همه
بی خیالی
کمی
باخیالم بودی
انگاه
میشد
برگردی ودیگر نیز
از رفتن سخن نگویی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی رفتی

همه رفتند

رفتی، رفتند، رفت

حتی آن گنجشکک کوچک

حتی درخت حیاط

حالا من مانده ام و سکوت

که باید برویم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ان هنگام که
رفتی
کسی نفهمید
نگاه پر از انتظارم را
هر کسی میگفت چه خوب دوام اورده ای
رفتنش را
اما کسی نمیدانست
من دلم را هم با تو رهسپار کردم تا
همیشه کنارت باشد
و دیگر نمیتوانستم به سادگی سخن بگویم
و همه جا شد سکوت محض
سکوتی که گاهگداری خودش را بروز میدهد
ولی با ارام چشم بر هم گذاشتنهایم
و همین میشود
تمام من وقتی تو رفتی
دیگر ازم ن چیزی نماند
 

saba27

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺮﺍﻣـﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﻫـﺮﺷﺐ ﺁﺭﺯﻭﻯ ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﻣـﯿﮑﻨﻢ …
ﺧﻮﺵ ﺑــﻪ ﺣﺎﻝ ﺗﻮ …
ﮐﻪ ﻭﻗﺘﻰ “ ﺍﻭ ” ﺁﻣﺪ، ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺩﺭﺩﺳﺮﻯ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻢ ﮐﺮﺩی و رفتی...
رفتی؟؟؟ خب برو فقط بدون دیگه حق برگشتن نداری.
 

l-mohajeri

عضو جدید
روزی که میرفتی با تمام وجود داد زدم:رفتنت برگشتی نیست؟و صدایم گویی که در کوه پیچد شنیدم:نیست نیست نیست
حال برگشته ای
اما آنکه "نیست" جای تو در قلب من است
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا حافظ برو عشقم برو که وقت پروازه
برو که دیدن
اشکات منو به گریه میندازه

نگاه کن آخر راهم نگاه کن آخر جادست
نمیشه بعد تو بوسید نمیشه بعد تو دل بست

منو
تنها بذار اینجا تو این روزای بی لبخند
که باید بی تو پرپرشه که باید از نگات دل کند

حلالم کن اگه میری اگه دوری اگه دورم
اگه با
گریه میخندم حلالم کن که مجبورم

نگو عادت کنم بی تو که میدونی نمیتونم
که میدونی نفسهامو به دیدار تو مدیونم

فدای
عطر آغوشت برو که وقت پروازه
برو که بدرقه داره منو به
گریه میندازه

برو عشقم خداحافظ برو تو گریه حلالم کن
خداحافظ برو اما عزیز من حلالم کن



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2][/h]
نه انگار که زمین
همواره تاب می آورد ما را.

آنان که در راهند،

سرزمینی دیگر را
به دوش می کشند.

زمانه های دیگری
خواهد آمد.

نام های دیگری
برخواهد خواست.
شــبــنــم آذر

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تو چه ساده رفتی
برگرد
بیا خیالت را هم با خودت ببر
نمیخواهم
بخاطر خاطراتت برگردی
تو که
سالهاست رفته
منی که
سالهاست با خاطرات
سر میکنم
 
بالا