شاعر كيست ؟
شاعر بايد كه پاك سرشت، بزرگ انديشه، نيكوانديش، و ريز بين باشد.
در انواع علوم متنوع باشد
زيرا چنان كه شعر در هر علمي به كار همي شود هر علم در شعر به كار همي شود.
و شاعر بايد در مجلس معاشرت خوشروي.
و بايد كه شعر او بدان درجه رسيده باشد كه در صحيفه ي روزگار نوشته،
و بر زبان آزادگان خوانده شود.
قسم مهم شعر بقاي اسم است
و تا نوشته و خوانده نشود تاثير او را نبوَد و پيش از خالق خود (شاعر) بميرد.
و چون او را در بقاي خود اثري نيست در بقاي اسم ديگر چه اثر باشد؟
اما شاعر بدين درجه نرسد الا كه
در روزگار جواني بيست هزار بيت از اشعار قديمي ياد گيرد،
و ده هزار كلمه از آثار شاعران اخير پيش چشم كند
و پيوسته ديوانها ي اساتيد همي خواند و ياد همي گيرد كه در ورود و خروج به يك موضوع سخن بر چه وجه بوده است: تا طرق و انواع شعر در طبع او نقش بندد و طبعش به جانب علو ميل كند.
با تخليص از چهار مقاله نظامي عروضي