✿✿✿ دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان ✿✿✿

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز





دعای روز اول ماه مبارک رمضان:

أَللّهُمَّ اجْعَلْ صِيامى فيهِ صِيامَ الصّآئِمينَ وَقِـيامى فـيهِ قـيامَ الْقـآئِمـينَ وَنَبِّـهْنى فيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِـلينَ وَهَبْ لى جُرْمى فيهِ يا اِلهَ الْعالَمينَ وَاعْفُ عَنّى يا عـافِياً عَنْ الُْمجْـرِمينَ.


«خدايا... روزه ام را دراين روز، روزه روزه داران راستين قرار ده و نمازم را، نمازِ نمازگزارانِ واقعى، از خواب غفلت زدگان، هشيارم كن و جرمم را ببخش و از من درگذر، اى بخشنده گنهكاران».





حدیث روز:

پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله :
إذا استَهَلَّ رَمَضانُ غُلِّقَتْ أبوابُ النارِ، وفُتِحَتْ أبوابُ الجِنانِ، وصُفِّدَتِ الشَّياطينُ؛

چون هلال ماه رمضان پديد آيد، درهاى دوزخ بسته گردد و درهاى بهشت گشوده شود و شياطين به زنجير كشيده شوند.
بحار الأنوار :
96/348/14




فرازهایی از این دعا


چه بسيارند روزه دارانى كه از روزه، جز «گرسنگى و عطش»، دستاوردى ندارند... اين سخن پيشوايان دين است.[1]
پس، ممكن است كه روزه هم، پوك و بى مغز باشد،
ممكن است روزه دار هم، به «
ثواب» نرسد،
ممكن است كه روزه انسان، آنچه كه «بايد باشد» نباشد،
ممكن است روزه اى بگيريم كه
پذيرفته درگاه حق نباشد،
پس... از همين روز اوّل، حتى پيش از رسيدن ماه مبارك، تكليفمان را روشن كنيم، روزه اى بگيريم كه «
مقبول» باشد، درست باشد، كامل باشد، «خداپسند» باشد.
روزه اى كه ما را از گناه و شهوت و خودخواهى باز داد،
روزه اى كه از آن، فقط رنج و درد تشنگى، عايدمان نشود،
روزه اى كه همراه عطش و گرسنگى، چشم و گوشمان از گناه، دست و پايمان از معصيت، نيّت و اراده مان از آلودگى و شرّ و بدى و قلبمان از بدخواهى و حسد و كينه مصون باشد،
زبانمان، به گفتن ناروا نچرخد، چشممان، به گناه و حرام ننگرد،
قدرتمان، در راه باطل، به كار گرفته نشود.[2]
از خدا بخواهيم كه «روزه» ما را در اين ماه، روزه «
روزه داران واقعى» قرار دهد،
همچنين نماز و قياممان را،
تا نمازمان هم، تنها خم و راست شدن نباشد، و صلاة ما، فقط گفتن ذكر و خواندن ورد نباشد، بلكه احساس «
حضور» در پيشگاه خدا باشد، راز و نياز با «مبدأ هستى» و مناجات با خالق باشد،
حضور، در خلوتگه يار و بار يافتن به محضر حقيقت جاودانه و كمال مطلق باشد،
تا نماز، سكوى پروازمان و نردبان عروجمان به سوى خدا وتقرّب به او گردد، چراكه: «الصَّلاةُ قُربانُ كُلّ تَقىٍّ».[3] نماز، وسيله قرب هر تقواپيشه است.



منبع

 
آخرین ویرایش:

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=1]دعای روز دوم ماه رمضان
[/h]

"اللهمَّ قََرِِِّبنی فیهِ اِلی مَرضاتِكَ وَ جَنِّبنی فیهِ مِن سَخَطِكَ وَ نَقِماتِكَ وَ وَفّّقنی فیهِ لِقرائةِ ایاتِكَ بِرَحمَتِكَ یا اَرحَمَ الراحِمین."
یا اله الخلق رب الممكنات
یا بدیع المنشئات الحادثات
كن تو نزدیكم به خشنودی خود
تا شوم در این مه از اهل نجات
ای‌ خدا خشنودیت در نزد من
هست بهتر از بهشت و محسنات
عارف كامل بداند این سخن
كاین صفت الحق بود خیرالصفات
دور كن یا رب در این ماه عزیز
ما و كل بندگان از مبغضات
از خطایا و معاصی باز دار
و از جمیع موبقات و مهلكات
هم موفق كن به روز و شب مدام
خواندن قرآن و آی شامخات
تا بیفزاید به نور قلب من
ذكر آیات و بیان بینات
صوت قرآن خوش ملیح و دلكش است
من فدای او ز اسماء و ادات
این ‌دعا را كن الهی مستجاب

یا رحیماً بالنفوس الناقصات
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
✿✿✿ دعای روز دوم ✿✿✿

✿✿✿ دعای روز دوم ✿✿✿

دعای روز دوم ماه مبارک رمضان:

أَللّـهُمَّ قَـرِّبْنى فيهِ اِلى مَرْضـاتِكَ وَجَنِّبْنى فيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَنَقِماتِكَ وَ وَفِّـقْنى فـيهِ لِقَـرآءَةِ ايـاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَـمَ الرّاحِـمينَ.


«خدايا مرا امروز و اين ماه، به آنچه موجب رضاى توست، نزديك گردان و از خشم و انتقام خود، دور ساز و به قرائت و تلاوت آيات خود؛ توفيقم ده، اى مهربانترين مهربانان».



حدیث روز:

امام علی علیه السلام :

عـَلَيـْكـُمْ بـِكـِتـابِ اللّهِ، فـَاِنَّهُ الْحـَبـْلُ الْمـَتينُ وَالنُّورُ الْمُبينُ، وَالشِّفاءُ النّافِعُ وَالرِّىُّ النّاقِعُ وَالْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ وَالنَّجاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ؛


تمسك كنيد به كتاب خداوند، زيرا اين كتاب طنابى است محكم و نورى است آشكار و شفايى است سـودمـند، و چشمه اى است سيراب كننده، نگهبان براى كسى است كه به او تمسك جويد و نجات براى كسى است كه به آن درآويزد.
نهج البلاغه: خ ۱۵۵، ص


شرحی برای دعا:

تا در ره عشق او مجرّد نشوى
هرگز زخودىِّ خويش، بيخود نشوى
دنيا همه بند توست بر درگه او
در بند «قبول» باش تا ردّ نشوى





آنچه انسان را به بهشت مى برد، يا به دوزخ مى كشد، «رضا»، يا «سَخَط» پروردگار است.
خشم و رضاى خدا
خشم و خشنودى خدا هم، نتيجه و بازتاب عمل ماست.
ماييم كه با عملمان، خدا را راضى مى كنيم يا به خشم مى آوريم.
«
طاعت» ما، مايه رضايت اوست و معصيتمان، او را ساخط و خشمگين خواهد كرد.
چه عذابى دردناكتر از
غضب و نارضايى خدا؟!...
وچه پاداشى برتر و بزرگتر از خشنودى و
رضاى حق؟!
پس بايد موجبات رضايتش را فراهم كرد، بايد با
عمل صالح، كار خير، حق طلبى، ايثار و اخلاص، انفاق و صدقه، طاعت و عبادت و... به خداوند نزديك شد و رضاى او را كسب كرد.
بايد از نافرمانى، كينه توزى، بدخواهى، سوءنيّت، حسد و غيبت، احتكار و زراندوزى، گرانفروشى و حرامخوارى، ستم و حقكشى دورى كرد، چرا كه اينها مايه غضب الهى است، و هر كس مغضوب درگاه خدا گردد، خير و بركت از او روى گردان خواهد شد و درهاى تباهى و گمراهى و عذاب به رويش گشوده خواهد گشت. به فرموده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به على عليه السلام:

بالاترين عمل در اين ماه، پرهيز از گناه است:

«اَفضَلُ الأعمالِ فى هذَا الشَّهرِ الوَرَعُ عَن مَحارِمِ اللّه .»


منبع
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان:

أَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبيهَ وَباعِدْنى فيهِ مِنَ السَّـفاهَةِ وَالتَّـمْويهِ وَاجْعَلْ لى نَصيباً مِنْ كُلِّ خَيْرٍ تُنْزِلُ فيهِ بِجُـودِكَ يـا أَجْـوَدَ الاَْجْـوَدينَ.



خدايا در اين روز، هوش و آگاهى به من روزى كن، و در اين روز، مرا از بيخردى و باطل دور گردان، و از هر خيرى كه در اين روز نازل مى كنى، مرا نيز بهره اى ده، به بخشندگى ات، اى بخشنده ترين بخشندگان.

حدیث روز:

امام علی علیه السلام :


عـَلَيـْكـُمْ بـِكـِتـابِ اللّهِ، فـَاِنَّهُ الْحـَبـْلُ الْمـَتينُ وَالنُّورُ الْمُبينُ، وَالشِّفاءُ النّافِعُ وَالرِّىُّ النّاقِعُ وَالْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ وَالنَّجاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ؛

تمسك كنيد به كتاب خداوند، زيرا اين كتاب طنابى است محكم و نورى است آشكار و شفايى است سـودمـند، و چشمه اى است سيراب كننده، نگهبان براى كسى است كه به او تمسك جويد و نجات براى كسى است كه به آن درآويزد.
نهج البلاغه: خطبه ۱۵۵، ص ۴۹۰


شرحی برای دعا:

حق جو ئى با ذهنِ باز

سرمايه اى به گرانبهايى عقل نيست.
عقل و خرد، زينت انسان و سرمايه
زندگى و بندگى است،
هوش و ذكاوت، چراغ راه است و وسيله نجات!
ذهنى كه دور از آشفتگى ها، پريشانى ها و غبارهاى جهل و خرافات است، آمادگى بهتر و بيشتر براى دريافت حقايق و پذيرش پند و حكمت دارد.
حافظه، نعمتى الهى است. هوش و ذكاوت و تيزرأيى و حضور ذهن و آمادگى انديشه و خاطرى جمع و تنبّه و بيداردلى و آگاهىِ دل و جان، همه و همه، از روزى هاى پروردگار است كه هم شكرى لازم و واجب دارد، و هم تكليف انسان را سنگين مى كند.


منبع
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز چهارم ماه مبارک رمضان:

أَللّـهُمَّ قَوِّنى فيهِ عَلى اِقامَةِ أَمْرِكَ وَ أَذِقْـنى فـيهِ حَــلاوَةَ ذِكْـرِكَ وَ أَوْزِعْنى فيهِ لاَِدآءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ وَاحْفَـظْنى فيهِ بِحِفْـظِكَ وَ سِتْرِكَ يـا أَبْصَـرَ النّـاظِـرينَ .


«خدايا در اين روز، مرا براى بپا داشتن فرمان خود، نيرو بخش، و شيرينى ذكر و ياد خويش را به من بچشان، و براى اداى شكرت آماده ام ساز، و مرا با حفاظت و پوشش خود محافظت فرما، اى بيناترين بينندگان».


حدیث روز:

امام حسين عليه ‏السلام :

لا يَكْمُلُ الْعَقْلُ اِلاّ بِاتِّباعِ الْحَقِّ؛ عقل، جز با پيروى از حق، كامل نمى‏ شود.


اعلام الدين، ص 298

شرحی برای دعا

شيرينى ياد خدا

ياد خدا كردن، لذّت و حلاوتى دارد، امّا براى كسى كه به گنج «معرفت»، دست يافته باشد. «ذكر» بى معرفت، جز تكرار كلماتى بر زبان نيست و اگر كسى خدا را شناخت، به او عشق مى ورزد و دمادم از او ياد مى كند.
شناخت، محبت آور است، و محبت و عشق، عاشق و دوستدار را به نام و ياد محبوب، مأنوس و دلگرم مى كند. كسى را كه خدا بر دل او تجلّى كند و نور حق بر قلبش بتابد، به جهانى وسيع و نورانى چشم مى گشايد.


پرتو ياد خدا گر دهد آرايش دل
بگذرد عمر تو در سايه آسايش دل
ثروت و مال نبخشد به دل آرام و قرار
كه از آن زاد پريشانى و آلايش دل
هست تنها به خداوند قسم، ياد خداى
مايه رحمت و آرامش و آسايش دل


و اين سخن قرآن است كه:

«ألا بِذِكرِاللّه ِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»،

آرامش دلها در سايه ياد خداست.

منبع

 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز پنجم ماه مبارک رمضان:

أَللّـهُمَّ اجْعَـلْنى فيهِ مِنْ الْمُسْتَـغْـفِرينَ وَاجْعَلْنى فيهِ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ اْلقانِتينَ وَاجْعَلنى فيهِ مِنْ أَوْلِيآئِـكَ الْمُقَـرَّبينَ بِرَأْفَـتِكَ يـا أَرْحَـمَ الرّاحِـمينَ .


«خدايا مرا امروز از استغفار كنندگان قرار بده، و مرا امروز در زمره بندگان شايسته و مطيع خويش قرار بده، و مرا از جمله اولياء و دوستان مقرّب خود مقرّر فرما، به رأفت و مهربانى ات، اى مهربان ترين مهربانان».


حدیث روز:

امام علی عليه ‏السلام :

مَن أحَبَّ شيئاً لَهِجَ بِذِكرِهِ؛
هركه چيزى را دوست بدارد، ياد آن ورد زبانش شود.



غرر الحكم ، ح۷۸۵۱
شرحی برای دعا:

استغفار


از ته دل نيست در ميخانه، استغفار ما خوابها در پرده دارد ديده بيدار ما سبحه بركف، توبه بر لب، دل پر از ذوق گناه معصيت را خنده مى آيد ز استغفار ما


ندامت از گناه و پشيمانى از خطا و تصميم بر ترك معصيت در آينده و آمرزش خواهى از خداوند، عناصر اصلى توبه و استغفار است.
اگر استغفار، به
گفتن «استغفراللّه » بود، همه مردم جزء مستغفرين بودند. امّا، اين نيست.
پيشواى پاكان و امير پرواپيشگان، على بن ابى طالب عليه السلام فرموده است: «استغفار، درجه و مرتبه عليّين و انسانهاى بلندمرتبه است و ۶ مرحله دارد:

۱ ـ پشيمانى از گذشته

۲ ـ تصميم بر ترك گناه در آينده

۳ ـ پرداخت حقوق مردم، تا آنكه خدا را ملاقات كنى

۴ ـ جبران فرايض و واجبات ترك شده

۵ ـ از بين رفتن گوشتهاى روييده از حرام در بدن

۶ ـ چشاندن سختى طاعت به بدن، براى جبران خوشى معصيت.»



در دعاى امروز، خواسته ايم كه خداوند ما را از استغفار كنندگان قرار دهد. استغفار واقعى از «توبه» جدا نيست و
توبه، مرحله قلبى و عملى استغفار است. بازگشت از باطل به حق، بازگشت از معصيت به طاعت، از خيانت به خدمت، از ريا به اخلاص، از ستم به عدل و انصاف، از هوسبازى به تقوا،
استغفار واقعى، از «
عمل صالح»، كه جبران كننده ضايعات گناه باشد، جدا نيست. استغفار، بايد به دنبالش اصلاح و عمل صالح باشد وگرنه به لفظ گفتن و بر زبان آوردن، استغفار واقعى نيست.
منبع
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز ششم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ لا تَخْذُلْنى فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ و َلاتَضْـرِبْنى بِسِـياطِ نَقِـمَـتِكَ و َزَحْزِحْنى فيهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ و َأَياديكَ يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ.

«پروردگارا!... مرا با ارتكاب نافرمانى ات، خوارم مگردان، و به ضرب تازيانه انتقامت كيفر مكن، و مرا از موجبات خشم خود، دور گردان، به حقّ احسان و نعمتهايت، اى منتهاى خواسته و آرزوى خواستاران».


حدیث روز:

لقمان حکیم :

يا بُنَيَّ، لا يَكُنِ الدّيكُ أكيَسَ مِنكَ؛ فَإِنَّه إذَا انقَضى نِصفُ اللَّيلِ خَفَقَ بِجَناحَيهِ وصَرَخَ إلَى اللّه‏ِ سُبحانَهُ بِالتَّسبيحِ؛ لقمان به پسرش گفت:
« اى پسرم ! خروس، از تو زرنگ‏تر نباشد؛ چرا كه خروس، وقتى شب از نيمه گذشت، بال مى زند و با فرياد، خداى سبحان را تسبيح مى‏گويد ».
محبوب القلوب : ج ۱ ، ص



شرحی برای دعا:

ذلّتِ گناه

دلهاى ما كه تيره شد از زنگ معصيت
يا رب به نور معرفت خود صفا ببخش
دور، ار زكاروان حقيقت فتاده ايم
ما را به رهروان طريق وفا ببخش
آلوده از نخست نبوديم، كامدیم



ما را به حسن سابقه، روز جزا ببخش معصيت خدا، ذلّت آور است، همچنانكه طاعتش، عزّت آور...
گناه و نافرمانى، پيروى از دل و هوا و هوس است و آنكه درپى هوسرانى افتد و هواپرستى كند، بناچار به هر درى خواهد زد، دست به هر كارى خواهد زد، تا خواسته «دل» را برآورد، هرچند با
دورى از «خدا» و با ستم به «مردم» باشد، گرچه با ناديده گرفتن «حقّ» ديگران شود.
گرچه به تسليم در برابر هر ناكسى و خضوع در مقابل هر آلوده دامنى، به دست آيد.
امّا اطاعت از خدا، فخر و عزّت انسان است.
اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: «خدايا!... عزّت برايم همين بس كه
بنده «تو» باشم و فخر و مباهات، برايم همين كافى است كه «تو» ربّ من باشى».

منبع

 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز هفتم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ أَعِنّى فِيهِ عَلى صِيامِهِ و َقِيامِهِ وَ جَنِّـبْنى فيهِ مِنْ هَـفَواتِهِ وَآثامِهِ وَ ارْزُقْنى فيهِ ذِكْـرَكَ بِـدَوامِهِ بِتَوْفيقِكَ يا هادِىَ الْمُضِلّينَ.

«خدايا امروز مرا بر روزه و نمازش يارى كن، و از لغزش ها و خطاهايش دور گردان، و ياد همواره و ذكر دائمى خود را روزيم كن، به حقّ توفيقت، اى رهنماى گمراهان».


حدیث روز:

رسول خدا صلی الله علیه و آله :

اَلْبُـكاءُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ نَجاةٌ مِنَ النّارِ؛ گريه از ترس خدا، مايه نجات از دوزخ است.
جامع الاحادیث ، ص۶۴


شرحی برای دعا:
روح نيايش

خداوند به عيساى مسيح وحى كرد:
اى عيسى! مرا بخوان و دعا كن، همچون غريقى كه فرياد رسى ندارد. اى عيسى! همواره در تنهايى ها به ياد من باش، بدانكه از ناله ها و نجواها خوشحال مى شوم، در نيايش، «زنده» باش، نه «مرده»!




دعا، بايد از عمق جان برآيد و خواسته دل باشد.
جملات دعا، بايد شعله هايى از روح دردمند و نيازمند و جستجوگر و طالب و عاشق انسان باشد.
دعا، بايد «
حيات» داشته باشد. نيايش، بايد «روح» داشته باشد، زنده باشد، نه مرده. بايد از صميم جان خواست، همچون دردمندى گرفتار و بى درمان، همچون غريقى كه در چنگ امواج، گرفتار است و فريادرسى ندارد.
در نيايش بايد «
قلب» را پيش خدا برد. اين ظرف را بايد پر از خدا كرد، بايد خدا را فرياد كرد، تا ناله به جايى برسد، تا «لبّيك» اجابتى از سوى پروردگار آيد، تا رخصت بار يافتنى به آن بارگاه، داده شود.


 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز هشتم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ رَحْمَةَ الاَْيْتامِ وَ اِطْـعـامَ أَلطَّـعـامِ وَ اِفْشـآءَ السَّــلامِ وَ صُـحْبَـةَ الْكِـرامِ بِطَوْلِكَ يا مَلْجَأَ الاْمِلينَ.


«خدايا، امروز روزيم كن: ترحّـم بر يتيـمان را، سير كردن گرسنه و خوراندن غذا را، آشكار سلام كردن را، همنشينى با نيـكان را، به حقّ احسان و انعامت، اى پناه آرزومندان».



حدیث روز:

امام رضا عليه ‏السلام :
اَلصَّغائِرُ مِنَ الذُّنـُوبِ طُـرُقٌ اِلَى الْكَبائِرِ ومَنْ لَمْ يَخَفِ اللّه‏َ فِى ‏الْقَليلِ، لَمْ يَخَفْهُ فِى‏ الْكَثيرِ؛


گناهان كوچك، راهى به سوى گناهان كبيره است. هر كس كـه در گنـاهان كوچـك از خــدا نترسـد، در مورد گناهان بزرگ و بسيار هم از او نمى‏ ترسد.


مسند الامام الرضا عليه‏ السلام: ج ۱، ص ۲۹۰


شرحی برای دعا:

يتيم نوازى


يتيم، كسى است كه پدر از دست داده و بى سرپرست شده است، يا بازمانده شهيد است، كه نياز به كمك هاى مادى و عاطفى و تربيتى دارد.

بر يتيمان بايد ترحّم و مهرورزى نمود، به زندگيشان رسيد، به وضع تحصيلى آنان بايد رسيدگى كرد، وضع تربيتى و اخلاقى و فرهنگى آنان را مورد دقّت قرار داد،
نياز عاطفى شان را برآورد.
دستى از مهر بر سرشان كشيد، نگاهى از لطف، به صورتشان انداخت،
در حقّ آنان پدرى بايد كرد، تا درد بى پدرى را احساس نكنند و دچار خلأ عاطفى نگردند.
قرآن مى گويد: «
يتيم را با قهر، طرد نكن»
(سوره ضحى آيه ۹)

و: «
چرا يتيم را اكرام نمى كنيد».
(سوره فجر آيه ۱۷)

على عليه السلام در آخرين وصايايش دربستر شهادت، سفارش رسيدگى به يتيمان را دارد كه مبادا در كنار شما و در حضور شما، يتيمان تباه و فاسد و ضايع شوند
(اللّه اللّه فِى الأيتام...).



 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز نهم ماه مبارک رمضان

أَللّهُمَّ اجْعَلْ لى فيهِ نَصيباً مِنْ رَحْمَتِكَ الْواسِعَةِ وَ اهْـدِنى فـيهِ لِبَراهيـنِكَ السّـاطِـعَةِ وَ خُذْ بِناصِيَتى اِلى مَرْضاتِكَ الْجامِعَةِ بِمَحَبَّـتِكَ يا أَمَـلَ الْمُشْـتاقينَ.


«خدايا امروز، مرا از رحمت گسترده خويش، نصيبى قرار بده، و به برهان ها و دليلهاى روشن و تابناك خويش، هدايتم كن، و پيشانى مرا به سوى خشنودى هاى جامع خود بگير و ببر، به حق دوستى و محبّت خود، اى آرزو و آرمان مشتاقان».



حدیث روز:

امام علی علیه‌السلام:

إنَّ المَغبونَ مَن غَبَنَ عُمرَهُ، و إنَّ المَغبوطَ مَن أنفَذَ عُمرَهُ في طاعَةِ رَبِّهِ


بازنده كسى است كه عمر خود را ببازد و خوشبخت كسى است كه عمرش را در طاعت پروردگارش گذراند.

غررالحکم، ج۲، ص۵۲۵، ح۳۵۰۲


شرحی برای دعا:
در كمين «فرصت»ها


هست حق را نفحاتى دلجوى
كه كند سوى بشر، گه گه روى
بوَد از نفحه حق در ايّام
ماه مهمانى حق، ماه صيام
رمضان ماه خداوند بود
ماه آزادى و پيوند بود
ماه عشق است و خلوص و ايمان
ماه وحى است و نزول قرآن
موسم ناله و نجوا باشد
ماه بيدارى دلها باشد
هركه بيناتر و هشيارتر است
گوهر وقت، نگهدارتر است
فرصت از دست، گريزان باشد
راه، چون برق، شتابان باشد
سايه ابر بود فرصت ها
سايه باقى نبود، در يك جا



فرصت ها همچون ابر، گذرانند.
رحمت حق، هميشه به سوى بندگان جارى است. امّا گاهى لحظه هاى نورانى و شفاف و سراسر بركت و رحمت، وجود دارد. فرصت هايى گرانبها پيش مى آيد كه از «لحظات اللّه » است، روزهايى مغتنم، كه از «ايّام اللّه » است. هشيارى و بيدارى لازم است تا از آنها بهره جست.
رمضان، يكى از اين فرصت هاست.
در حديث قدسى است: آگاه باشيد كه در ايّام روزگارتان، خدا را نفحه ها و لحظه هايى مبارك است، آگاه باشيد، در كمين و متعرّض آن لحظه ها باشيد...
مبادا كه
رمضان بگذرد و انسان از رحمت گسترده خدايى بهره اى به دست نياورد.
فيض، از مبدأ فيّاض الهى مى جوشد. قابليّت و آمادگى بايد تا در ما هم تجلّى يابد.
بركت ها و رحمت ها، از سوى پروردگار به سوى مردم و به طرف زمين «نازل» مى گردد. اين ماييم كه بايد ظرف وجودى و
ظرفيّت معنوى خويش را زير آبشار ريزان فيض قرار دهيم.

«در چنين ماه، كه از چشمه نور
آيه هايى روشن
جلوه هايى جانسوز
تا سحرگاه، فرو مى ريزد،
و سحرها همه نورانى و خوب
و نَفَس ها همه سوزان، همه گرم
واى بر من اگر از ريزش فيض
بهره هايى نبرم
ورنه افسانه سرد است و سراب
اين همه شور و شرم»



 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز دهم ماه مبارک رمضان

أَللّهُمَّ اجْعَلْنى فيهِ مِنَ الْمُتَوَكِّلينَ عَلَيْكَ وَاجْعَلْنى فيهِ مِنَ الْفـآئِزينَ لَدَيْـكَ وَاجْعَلْنى فيهِ مِنَ الْمُقَرَّبينَ اِلَيْكَ بِاِحْسانِكَ يا غايَةَ الطّالِبينَ.

«خدايا، در اين روز، مرا از توكّل كنندگان بر خودت، و رستگاران نزد تو، و مقرّبان پيشگاهت قرار بده، قسم به احسانت، اى مقصد خواستاران و جويندگان».



حدیث روز:
امیر المؤمنین علی علیه السلام :
القَلبُ المُحِبُّ للّه‏ِِ يُحِبُّ كَثيرا النَّصَبَ للّه‏ِِ، وَالقَلبُ اللاّهي عَنِ اللّه‏ِ يُحِبُّ الرّاحَةَ؛


قلب دوستدار خدا، خستگى براى خدا را بسيار دوست دارد و قلب بى ‏خبر از ياد خدا، آسايش را دوست دارد.


تنبيه الخواطر: ج۲، ص ۸۷



شرحی برای دعا

خدا، تكيه گاه مؤمن


«ذرّه»هاى معلّق در هوا، در نور خورشيد است كه به چشم مى آيد. اگر فروغى برآنها نتابد، «
هيچ»ند.
خدا، هستى مطلق و قدرت تامه هستى است و هر توانايى، از توان او سرچشمه گرفته است. پس
مؤمن، بر او تكيه دارد و توكّلش بر اوست.

خداوند،
تنها پشتوانه اى است كه زايل شدنى نيست.

تنها تكيه گاهى است كه اطمينان بخش است.

تنها مرجع وملجأ و
پناهگاهى است كه هم قدرت وعلم دارد، هم رؤوف و مهربان است و هم بنده نواز و كريم.
حال كه چنين است، در مشكلات، چرا خدا را تكيه گاه نيروبخش دل و جانمان قرار ندهيم و چرا استمداد از او نجوييم؟

هركه به غير خدا دل بندد و تكيه كند
باخته است، چرا كه جز خدا همه چيز نابود شدنى است، و «تنها خداست كه مى ماند»!

آنكه «بت» مى پرستد، روزى خواهد ديد كه: «اِنَّ القُوَّةَ لِلّهِ جَميعاً».
آنكه به قدرت هاى بزرگ دلبسته است، روزى خواهد يافت كه: «كُلُّ شَى ءٍ هالِكٌ إلاّ وَجهَهُ»

آنكه گرفتار يأس و دلخستگى و سستى است، روزى آگاه و
پشيمان مى شود كه چرا تكيه گاه و اميدى چون «خدا» را فراموش كرده است؟

در قرآن فراوان مى خوانيم: «وَ عَلى اللّه ِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنُونَ».
مؤمنان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند و تنها تكيه گاهشان «او» باشد.

ما كه ادعاى ايمان داريم، به همان دليل درپى اتّكال و اتّكاء به اوييم و از اين رو از ذات بى همتايش مى خواهيم ما را از توكّل كنندگان بر او قرار دهد.


چه كسى نزد خدا، به جايگاه رفيع فوز و رستگارى مى رسد؟

آنكه از همه تعلّقات، رسته و از همه بندها، گسسته باشد، جان را از هر رنگ و ننگى شسته و «توكّل» برخدا كرده و از او «فوز» طلبيده باشد. و اين نيز، نيازمندِ توفيق الهى است.
او بايد دست اراده و ارادتمان را به آستان «حق» و «حقپرستان» برساند.
اوست كه بايد ما را بپذيرد و اين شايستگى را عطا كند. وگرنه، عنايتش اگر باشد، بذر وجودمان در مزرع حيات، فاسد مى شود و از كِشته امروز خويش، جز «
حسرت فردا» نخواهيم چيد.


 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز يازدهم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ حَبِّبْ اِلَىَّ فـيهِ الاِْحْسـانَ وَ كَرِّهْ اِلَىَّ فيهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ وَ حَرِّمْ عَلَىَّ فيهِ السَّخَطَ وَ النّيرانَ بِعَـوْنِكَ يا غِـياثَ الْمُسْتَغيـثينَ.


«خدايا در اين روز احسان و نيكى را در نظرم محبوب گردان، و فسق و معصيت را در نظرم ناپسند قرار بده، و خشم خود و آتش دوزخ را بر من حرام گردان، به پاس ياريت، اى پناه بى پناهان».



حدیث روز:

امام صادق عليه السلام :

يَعيشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَعيشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ يَموتون بِذُنوبِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَموتونَ بِآجالِهِمْ؛


مردم، بيشتر از آن كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى كنند و بيشتر از آن كه با اجل خود بميرند، بر اثر گناهان خود مى ميرند.

دعوات(راوندى) صفحه ۲۹۱، حدیث ۳۳



شرحی برای دعا

عشق به «احسان» و نفرت از «عصيان»

نيكى و بدى، هر دو از انسان سر مى زند و «احسان» و «عصيان» كار انسانهاى نيك و بد است.
پرداختن به احسان و اجتناب از عصيان، وقتى ارزش دارد كه به صورت يك ملكه و
خصلت ذاتى و سجيّه اخلاقى درآيد، نه مقطعى و نه لحظه اى. و اين در صورتى است كه ريشه در قلب انسان داشته باشد.
عشق به نيكى و نفرت از زشتى و گناه، در دل انسان باشد. بايد انگيزه ها درونى و قلبى شود. احسان، بايد «
محبوب» انسان شود و فسق و عصيان، «منفور».
علاقه و عشق به چيزى، انسان را نستوه مى كند. اگر نيكى، محبوب ما شود، ديگر نيازى به تحريك و انگيزش خارجى نيست، احتياجى به ايجاد انگيزه نيست. خود آن حبّ و علاقه، ما را به طرف احسان مى كشد. طورى كه اگر
نيكى نكنيم، ناراحتيم. عشق به يك عمل نمى گذارد انسان از آن خسته شود. مهمّ آن است كه به اين «مرحله» برسيم. در اين صورت، سرزدن «حسنات» از ما، مؤنه و زحمتى ندارد.
عمل صالح و احسان، ثمره اى است كه از درخت «
حبّ» مى رويد و «حبّ احسان» بذرى است كه تلاش دائمى در جهت «نيكوكارى» را مى روياند.

مددخواهى از خدا

باز هم در پايان دعا، دست نياز به طرف پروردگار گرفته ايم و خود را نيازمند يارى و كمك او مى دانيم تا:
عشق به احسان پيدا كنيم، و نفرت از فسق و نافرمانى داشته باشيم.

از سخط خداوند و آتش دوزخ در امان باشيم،

خدايى كه فريادرس محرومان و پناه درماندگان و اميد نااميدان است. اهل استغاثه را پناه مى دهد و دادخواهان و يارى طلبان را، پاسخ مى دهد و يارى مى كند.

اميد آنكه لطفش دستمان گيرد و كيمياى نظرش، مسِ وجودمان را طلا كند.



 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعای روز دوازدهم

اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والكَفافِ واحْمِلنی فیهِ على العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من كلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِكَ یا عِصْمَةَ الخائِفین.

خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاكدامنى و بپوشانم در آن جامه قناعت و خوددارى و وادارم نما در آن بر عدل و انصاف و آسوده‌ام دار در آن از هر چیز كه می‌ترسم به نگاهدارى خودت اى نگه‌دار ترسناكان .


حدیث روز

امام رضا سلام الله عليه :

إنَّ شَهرَ رَمَضانَ هُوَ الشَّهرُ الَّذي أنزَلَ اللّهُ تَعالى فيهِ القُرآنَ، وفيهِ فَرَّقَ بَينَ الحَقِّ وَالباطِلِ؛


همانا ماه رمضان، ماهى است كه خداوند متعال، قرآن را در آن نازل كرد و حق و باطل را در آن از هم جدا ساخت.
عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۱۱۶؛ مراقبات ماه رمضان ص 34



شرحی برای دعا


قناعت، کیمیای هستی


بزرگ­ترین گنج، قناعت است و قناعت سرمایه­ ای بی­ پایان. قناعت، یعنی نخواستن، کم­ خواستن، راضی بودن به داشته و کندن دندان طمع.

وقتی به خواهش­ های
بی­ مورد دل جواب «نه» ندادی و به دام خواسته­ های حرص افتادی، اسیر گنداب «دنیا» می­شوی باتلاقی که هرچه بیشتر در آن دست و پا می­زنی و تلاش می­کنی، بیشتر در آن گرفتار می­شوی. نتیجه آن مشخص است!

نفس، چاه ویلی است که هیچ­گاه پر نمی­شود. درد «
تکاثر» و «افزون­ طلبی»، زخم ناسور بشریت بوده و هست و تنها مرهم آن «قناعت» است.

قناعت، افسار شتر نفس است و مهار دیو حرص
آنچه آدمی را به ذلت بردگی می­رساند و از بندگی او دور می­کند
آنچه بشر را از خود منزجر و در نگاه دیگران منفور می­سازد
و آنچه انسان را از انسانیت و مرام الهی بودن دور می­کند حرص و طمع و شهوت است...


و اگر می­خواهد از همه این­ها عریان شود باید لباس
قناعت بر تن کند.
بهترین فرصت برای رسیدن به این قله انسانی، روزهای آسمانی رمضان است لحظه ­هایی که میشود با خدا هم­ نفس شد و تا قاف حقیقت دوید و به او رسید.

 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز سیزدهم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ طَهِّرْنى فيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الاَْقْذارِ وَ صَبـِّرْنى فيهِ عَلى كآئِناتِ الاَْقْـدارِ وَ وَفِّقْنى فيهِ لِلتُّقى وَ صُحْبَةِ الاَْبْرارِ بِعَـوْنِكَ يا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَساكينَ.

«خدايا، از آلودگى و كثافتها پاكم كن، بر حوادث و قضا و قدرها صبرم بده، و بر تقوا و همنشينى با نيكان، توفيقم بخش، به ياريت، اى نور چشم مسكينان».


حدیث روز
امام على عليه السلام :

اَلصَّبرُ اَن يَحتَمِلَ الرَّجُلُ ما يَنوبُهُ و َيَكظِمَ ما يُغضِبُهُ؛

صبر آن است كه انسان گرفتارى و مصيبتى را كه به او مى رسد تحمل كند و خشم خود را فرو خورد.

غررالحكم، ج۲، ص۶۹، ح۱۸۷۴



شرحی برای دعا:

«پاكى» و «پاكيزگى»

«اين ماه را، «رمضان» از آن گفتند كه خداوند در اين ماه، دلهاى عارفان را از غير خود بشويد، پس به مهر خود بسوزد، گاه در آتش دارد، گاه در آب، گاه تشنه، گاه غرقاب، نه غرقه را
سيراب، و نه تشنه را خواب، و زبان حال ايشان گويد:

در عشق تو بى سريم، سرگشته شده
وز دست اميد ما، سر رشته شده
مانند يكى شمع، به هنگام صبوح
بگداخته و سوخته و كشته شده»
چهره را با آب مى شويند و دل را با «توبه»!

شستشوى با آب، «
پاكيزه» مى كند، اما تقوا و دين، «پاك» مى سازد.
بايد بر طهارت درون و برون، از آلودگيهاى ظاهرى و باطنى تأكيد كنيم. حتى پاكيزگى ظاهر را رمزى از طهارت قلبى و درونى قرار دهيم.
به قول بعضى از عارفان، صاحبان بصيرت بدانند كه
ايمان، با آباد كردن دلها و درون ها ست و سخن پيامبر كه فرموده: «طهور، نصف ايمان است»، آنست كه: آباد ساختن ظاهر با شستشو و تميز كردن با ريختن آب، نصف ايمان است، و نصف ديگر، عمارت و آبادى درون است با اعمال شايسته و اخلاق نيكو.


منبع
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز چهاردهم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ لا تُؤاخِـذْنى فيهِ بِالْعَـثَراتِ وَ أَقِـلْنى فيهِ مِنَ الْخَطـايا وَ الْهَـفَواتِ وَ لا تَجْعَلْنى فيهِ غَرَضاً لِلْبَلايا وَ الاْفاتِ بِعِـزَّتِـكَ يـا عِـزَّ الْمُسْلِـمينَ.
«خدايا در امروز مرا به لغزشهايم مؤاخذه مكن، و عذرِ اشتباهات و خطاهايم را بپذير، و مرا هدفِ تير بلاها و آفت ها قرار مده، به عزتت، اى مايه عزت مسلمانان».



حدیث روز:
امام علی علیه السلام :


فَمَنْ اءَخَذَ بِالتَّقْوى عَزَبَتْ عَنْهُ الشَّدائِدُ؛


آن كه تقوا پيشه كند، سختى ها از او دورى گزيند.


نهج البلاغه: خ ۱۸۹، ص ۶۳۶




شرح دعا:

فاصله كرم تا عدالت


اگر بنا باشد كه خداوند به عدل رفتار كند،
اگر از بندگان، به عدل، حساب بكشد،
اگر انسان را طبق آنچه كرده است، مؤاخذه كند و كرم و عفوى در كار نباشد،
اگر فضل خدا، دستمان را نگيرد... اوضاع، بسى وخيم است. چراكه ما، لغزشكاريم و اهل گناه. روزى به تعداد زياد نافرمانى خدا مى كنيم. اگر ما را نسبت به آنها مؤاخذه كنند، كار بسى دشوار است.
آنچه مايه اميدوارى است، «
فضل» خداست، و اينكه، خداوند، مهربان و بخشنده و بخشاينده است، جواد و كريم است. وگرنه بايد همه را عذاب كند، عذابى سخت.

در قرآن كريم مى خوانيم: «
اگر خداوند، بندگان را نسبت به ستمهايشان مؤاخذه مى كرد، هيچ جنبنده اى را روى زمين باقى نمى گذاشت، لكن تا «اجل» و فرصتى معين، آنان را تأخير مى اندازد.»

باز، از قول خداى متعال بشنويم: «
خداى تو، آمرزنده و مهربان است، اگر خداوند، مردم را به آنچه در اين جهان مرتكب مى شوند، مؤاخذه كند نسبت به عذاب آنان را در همين دنيا، شتاب مى ورزد، ليكن براى مردم، موعدى قرار داده كه اگر آن موعد برسد، مردم فرارگاهى نخواهد يافت»

راستى، اگر بنا باشد كه خداوند، در محاسبه عمل مردم در آخرت، و نيز در همين دنيا، جود و كرم و بزرگوارى خود را كنار بنهد و با مقياس دقيق «عدل» رفتار كند، چگونه مى توان از عذاب خداوند رست؟

با اين همه گناه و نافرمانى، با اين همه نيّت هاى آلوده و رياها و تزويرها، براى خوشايند مردم كار كردن ها، شهرت طلبى ها، نام جويى ها، غرورها و تكبّرها، باطل پرستى ها، غيبت ها و سوءظن ها...
واى... كه چه محشرى است!...
گر حكم شود كه مست گيرند
در شهر، هر آنكه هست گيرند

اين است كه در نخستين خواسته امروزمان، از پروردگار خواسته ايم كه ما را به خاطر خطاها و اشتباهات و لغزشها، مؤاخذه نكند وگرنه از چنگ عذاب الهى نمى توان رستن!...

كسى، دقتى فراوان داشت كه
واجبات را انجام دهد و از محرّمات، پرهيز كند و پيش خود مى انديشيد كه بى گناه است، بنابراين او را از محاسبه به عدل، چه باك؟
از اين رو، در دعاى قنوتى كه داريم، به جاى جمله «أللّهُمَّ عامِلْنى بِفَضلِكَ وَلاتُعامِلْنى بِعَدلِك»، خدايا با من، به فضلت رفتار كن، نه به عدلت»، مى گفت: «خدايا!... با من به عدلت رفتار كن...»
روزى خواب ديد كه محشر است و قيامت و «محاسبه» و چنان از اعمال ريز و درشتش حساب كشيدند و چنان «عدل» را مقياس قرار دادند كه در آخر حساب، جهنّمى و اهل دوزخ از آب درآمد! وحشت زده از خواب پريد و با عذرخواهى از پروردگار نسبت به آنگونه دعا و از آن غرور، مجدّداً دعاى وارده را مثل ديگران خواند، كه: «
خدايا با من، با فضل و كرم خويش، رفتار و معامله كن، نه با عدالت و دادت».


 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ طاعَةَ الْخاشِعـينَ وَ اشْرَحْ فيهِ صَدْرى بِاِنابَةِ الْمُخْبِتينَ بِأَمانِكَ يا أَمـانَ الْخـآئِفـينَ .


«خدايا... امروز طاعت بندگان خاشع را نصيبم كن، و سينه ام را به توبه فروتنان، فراخ ساز، به حق امان بخشى خود، اى ايمنىِ دلهاى ترسان».



حدیث روز:
امام صادق عليه السلام :

إِنَّ فِى السَّماءِ مَلَكَينِ مُوَكَّلَينِ بِالعِبادِ، فَمَن تَواضَعَ لِلّهِ رَفَعاهُ وَمَن تَكَبَّرَ وَضَعاهُ؛

در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شده اند پس هر كس براى خدا تواضع كند، او را بالا برند و هر كس تكبر ورزد او را پَست گردانند.

كافى، ج۲، ص۱۲۲، ح۲



شرح دعا:
قبله عشق، يكى باشد و بس!


«خشوع»، حالتى است مركّب از دو احساس:
احساس و
شناخت عظمت خدا، احساس كوچكى و ضعف خود.

خداوند نمازگزارانى را اهل «فلاح» و رستگارى مى داند كه در نمازشان «خاشع» باشند.
خشوع، روح عبادت و جان زنده نماز است.

عبادت
بى خشوع، اسكلت بى جان است و قلب خاشع، خانه خداست. خشوع در نماز، احساس حضور در محضر «اللّه » است.
مگر با يك دل، چند دلبر مى توان داشت و با يك قلب، به چند معشوق مى توان عشق ورزيد؟
با چهره جان، مگر به چند «جهت» و چند «سو» مى توان روى آورد؟
«قبله عشق، يكى باشد و بس»

وقتى در برابر پروردگار متعال، احساس بندگى و كوچكى و عبوديّت كنيم، در محضرش، مؤدّب، باوقار، خائف، خاشع و مطيع خواهيم بود و نمازمان روح خواهد داشت و عبادتمان، داراى حضور قلب خواهد بود. طاعتى اين چنين، شايسته درگاه كبريايى است.

خشوع، آن اضطراب درونى در مقابل «اللّه » است.

خشوع، خشيت قلب مؤمن و شكستگى مؤمن در مقابل عظمت خالق است.
خشوع، «حالت»ى است در دل، كه «خضوع» در اندام و برون را به همراه دارد. آنكه در نماز، ياد خدا را در دل داشته باشد و متوجّه جبروت او گردد، بى گمان، با چشمى هراسان و قلبى خائف، عبادت مى كند.
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله روزى مشاهده كرد كسى در حال نماز، با ريش خود بازى مى كرد، فرمود: «اگر قلب او «خاشع» بود، اعضاى او هم «خاشع» مى شد، چرا كه گله، تسليم چوپان است»!...

چه معناى بلند و آموزش عميقى!...

سكون دل و اطمينان درونى كه در بنده خدا وجود دارد، به هيئت ظاهرى او هم سنگينى و وقار مى بخشد. پس خشوع در عبادت، موهبتى است بزرگ كه بايد از خداوند خواست تا عنايت كند. «عبادت خاشعين»، حضور قلب در نماز است.
اقبال دل، در حال عبادت و حضور زنده ياد خدا، در نيايش است. «
طاعت خاشعين»، حاضر ساختن «روح» در عبادت است، همچنانكه «تن» و «جسم» را حاضر مى كنيم، بايد حضور قلبى هم داشت.


منبع

 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ وَفِّقْنى فيهِ لِمُوافَقَةِ الاَْبْرارِ وَ جَنِّـبْنى فيـهِ مُـرافَـقَـةَ الاَْشْـرارِ وَآوِنى فيهِ بِرَحْمَتِكَ اِلى دارِالْقَرارِ بِاِلهِيَّتِكَ يـا اِلـهَ الْعالَـمينَ.

«خدايا امروز، مرا به موافقت نيكان، موفّق بدار، و از رفاقت و دوستى بدان، دور گردان، و مرا با رحمت خويش، در سراى ماندگار، منزل و پناه بده، به حق خدايى ات، اى خداى جهانيان».



حدیث روز:
رسول خدا صلی الله علیه و آله :

تَجاوَزوا عَنْ عَثَراتِ الْخاطِئينَ يَقيكُمُ اللّه‏ُ بِذالِكَ سوءَ الاَْقْدارِ؛


از لغزش‏هاى خطاكاران، درگذريد كه خداوند در عوض آن، شما را از پيشامدهاى ناگوار، حفظ خواهد كرد.

تنبيه الخواطر: ج ۲، ص ۱۲۰




شرح دعا:

با نيكان، بر بدان

موضع داشتن، از ويژگيهاى مسلمان متعهّد است.
با همه كس، يكسان نمى توان برخورد كرد. با نيك و بد، نمى توان به گونه اى خو كرد كه هم نيكان انسان را بخواهند و هم اشرار، دوستدار انسان باشند.
اگر دوستى ها و دشمنى ها مرز ايدئولوژيك و دينى داشته باشد، اگر قطع و وصلها، موافقت ها و مخالفت ها، انگيزه مكتبى داشته باشد، اگر رفاقت، خدايى باشد، نمى توان، با همه بود...و با همه زيست.
«عرفى» شاعر گفته است:

چنان با نيك وبد خوكن
كه بعد از مردنت، عرفى
مسلمانت به زمزم شويد
و هندو، بسوزاند

ولى اين، خوى اسلامى و زندگى مكتبى نيست.
اسلام، براساس «
تولّى» و «تبرّى» است.
مسلمان، داراى «
جاذبه» و «دافعه» است.
مؤمنين به خدا و رسول «أشِدّاءُ عَلَى الكُفّار»ند و«رُحَماءُ بَينَهُم»!
مگر مسلمان مى تواند چنان خاكشير مزاج و دمدمى و چند چهره و چند زبان باشد كه همه خواهانش باشند، همه را جذب كند، همه از او حمايت كنند؟!...
در ميدان ارزش ها و خوبى و بدى حتّى، «بيطرفى»، گاهى «بى شرفى» است.
انسان شريف، بايد نسبت به خوبان و بدان، خوبيها و بديها، زشتيها و زيباييها، نسبت به حق و باطل، خير و شرّ، ستم و داد، مساوات و تبعيض، حساسيّت و تعهّد و «موضع» داشته باشد.
دوستى و دشمنى، نمايشگر موضع انسان است.
دوستان و دشمنان، بيانگر خطّ فكرى و عملى مسلمانانند. موافقان و مخالفان، فكر و عمل انسان را نشان مى دهند.
وقتى امام صادق عليه السلام از دوستى با ترسو و بخيل و فاجر و احمق و دروغگو منع مى كند،وقتى امام على عليه السلام، صداقت در پشت سر را نشانه دوست حقيقى مى
شمارد،
وقتى امام على عليه السلامدوست منحوس و ناستوده را، كسى مى داند كه در سختيها تنهايت مى گذارد،
اين نشان مى دهد كه در دوستيها و موافق بودن ها و مخالفت كردن ها، بايد از يك سرى ملاكهاى مكتبى و ضابطه هاى ارزشى پيروى كرد و بايد آن ضوابط و معيارهاى حق، بر اساس
جهت گيرى انسان حاكم باشد.
بنابراين، بايد از خدا خواست تا نسبت به موافقت «ابرار» و نيكان، و همچنين اجتناب و دورى از «اشرار» و بدان، توفيق دهد.


منبع
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز هفدهم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ اهْدِنى فيهِ لِصالِحِ الاَْعْـمالِ وَ اقْـضِ لى فيهِ الْحَـوآئِجَ وَ الآمـالَ يا مَنْ لايَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ وَ السُّؤالِ يا عالِماً بِما فى صُـدُورِ الْعالَـمينَ صَلِّ عَلى مُحَـمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِـرينَ.

«خدايا مرا امروز به كارهاى شايسته راهنمايى كن، و حاجتها و آرزوهايم را برآور، اى كه به تفسير و سؤال بندگان نياز ندارى، و از آنچه درون سينه جهانيان نهفته است آگاهى، بر پيامبر و دودمان پاك او دورد فرست».



حدیث روز:
امام کاظم علیه السلام :

دَعْـوَةُ الصّـائِـمِ تُسْتَجابُ عِنْدَ اِفْطارِهِ؛

دعـاى شخـص روزه‏ دار هنگام افطار مُستجاب مى‏ شود.


بحار الانوار: ج ٩٣، ص ٢٥٥، ح ٣٣




شرحی برای دعا
عمل صالح چيست؟


خواسته نخستين امروز، راه يابى به «اعمال صالح» است.
«
صالحات»، يعنى كارهاى خوب، شايسته، بجا، مفيد و مؤثّر.
هر عمل
خوبى، صالح نيست. اعمال خوبِ رو به نتيجه، «صالحات» است. عمل صالح آن است كه فرد و اجتماع را براى رسيدن به سعادت، آماده و نزديك كند.
عمل صالح چند خصوصيت دارد:

۱ ـ از «ايمان»، هرگز جدا نيست
۲ ـ حركت و كارى است كه آگاهانه و از روى شعور و ادراك باشد.
۳ ـ جهت خدايى دارد و به قصد تقرب به خدا انجام مى گيرد.
۴ ـ اثربخش است و لغو و بيهودگى در آن نيست.
۵ ـ درحدّ قدرت و امكانات عمل كننده است.
۶ ـ متناسب، بموقع و شايسته است (يعنى در رابطه با نيازها وشرايط خاص زمانى ومكانى، انتخاب وعمل مى شود).
۷ ـ جهت اجتماعى و رنگ خدايى دارد، يعنى از خود محورى و خودخواهى دور است و در جهت اجتماع و در راه خداست.


پس، ايمان حقيقى، با شناخت نيازها، امكانات، وسايل كار، جهت، ارزيابى موقعيّت، «
عمل صالح» را نتيجه مى دهد كه سودمند و بجا باشد و با در نظر گرفتن «اولويّت»ها انجام گيرد.
آنچه در «عمل اسلامى» ارزش آفرين است، زمينه عمل، انگيزه و چهارچوب آن و
نيّت است، نه تنها منافع و سود حاصل از آن.
خدا بايد بصيرت دهد تا كار بجا وشايسته انجام دهيم.
و ما را امروز، به «
عمل صالح»، «هدايت» كند.
خواسته بعد، برآورده شدن حاجتها و تأمين نيازها و تحقّق آمال و آرزوهاست. تأمين اين خواسته هم از قدرت لايزال الهى برمى آيد.




منبع

 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز هجدهم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ نَبِّهْنى فيهِ لِبَرَكاتِ أَسْحارِهِ وَ نَـوِّرْ فـيهِ قَـلْبى بِضيـآءِ أَنْـوارِهِ وَ خُذْ بِكُلِّ أَعْضآئى اِلَى اتِّباعِ آثارِهِ بِنُورِكَ يا مُنَـوِّرَ قُـلُوبِ الْعارِفينَ.


«خدايا مرا در اين ماه، نسبت به بركت هاى سحرهايش، متنبّه و بيدار گردان، و دلم را به روشنى فروغ سحرگاهانش، روشن ساز، و تمام اعضا و جوارحم را براى پيروى از آثار بركات اين ماه مسخّر فرما، به حق پرتو ذاتت، اى روشنى بخش دلهاى عارفان!...».



حدیث روز:
امام رضا عليه ‏السلام :

مَن لم يَقدِرْ على ما يُكَفِّرُ بهِ‏ ذُنوبَهُ فَلْيُكثِرْ مِنَ الصَّلاةِ على محمّدٍ وآلِهِ فإنّها تَهدِمُ الذُّنوبَ هَدماً؛

هر كه نمى‏ تواند كارى كند كه به سبب آن گناهانش زدوده شود بر محمّد و خاندان او بسيار درود فرستد؛ زيرا صلوات گناهان را ريشه كن مى ‏كند.


الأمالي للصدوق: ۱۳۱/۱۲۳



شرح دعا:
در نگاه روشن شب زنده داران


اگر لذّتِ ترك لذّت بدانى
دگر لذّت نفس، لذّت نخوانى
هزاران در، از خلق، برخود ببندى
گرت باز باشد درى آسمانى
سفرهاى عِلوى كند مرغ جانت
گر از چنبر آز، بازش رهانى
چنان مى روى، ساكن و خواب درسر
كه مى ترسم از كاروان، بازمانى
نصيحت همين است جان برادر
كه اوقات، ضايع مكن، تا توانى


كاروانى از نور، روان است، به سرعت برق مى گذرد، به تابندگى خورشيد، به سرشارى چشمه ساران، به بركت رمضان... و فقط يك «لحظه» بيدارى، كار عمرى را مى سازد، و يك «آن» توجّه، بركتهاى ساليان را به همراه دارد.
آنچه لازم است، «
توجّه» است، و هشيارى!
«انتباه» است و بيدارى و درك «
لحظات اللّه ».
گرفتن آن برق هاى معنوى، و نفوذ دادن در رگهاى جان است و عمل كردن به رهنمود قرآنى كه:

«وَبِالأسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ».
سحرهاى رمضان، همه بركت است.
«بركت»، يعنى خيرفراوان و نيكى جاودان،
«بركت»، ارزشهاى ماندگار است،

آنكه خواب را در ديدگانش مى شكند و چند مشت از آب بيدارى به صورت مى زند، خواب را از چشم خويش گرفته، و بيدارى را در آن مى نشاند، آشناى با بركات سحرگاهى است.
آنكه كام را با ياد خدا شيرين مى كند و دل را با ذكر حق، آرامش مى بخشد و صورت را در برابر پرتو معارف قرآن و معنويات رمضان مى گيرد، و دست و زبانش را خدايى مى كند،
آنكه از بستر گرم و نرم خواب ناز برمى خيزد،
و شب تار را، با
زمزمه مناجات، با نواى نيايش، با فروغ ديدار، با روشنايى حضور...روشن مى كند، او، به بركات سحر دست يافته است.
چنين سحرخيزى، اراده اش تقويت مى گردد، از روزمرّگى مى رهد و عادت هر روزه را مى شكند.
«بركات اسحار» چه مى خواهى باشد؟!
اگر آن «تنبّه» و هشيارى را داشته باشى، سحرهاى رمضان، همه نور است و همه ضياء، و بنده، مفتون جلوه اللّه است و سرگشته جذباتِ حق!

مشتاق تو در كويت، از شوق تو سرگردان
از خلق خدا گشته، خرسند به خلقانها
از سوز جگر چشمى، چون حلقه گوهرها
وز آتش دل گاهى، چون رشته مرجانها



 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز نوزدهم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ وَفِّرْ فيهِ حَظّى مِنْ بَرَكاتِهِ وَ سَهِّـلْ سَبـيلى اِلـى خَـيْراتِهِ وَ لا تَحْرِمْنى قَبُولَ حَسَنـاتِهِ يا هادِياً اِلَى الْحَقِّ الْمُبينِ.

«خدايا در اين روز، بهره ام را از بركاتش فراوان گردان، و راهم را به خيرات آن آسان ساز، و از پذيرفته شدن حسناتش محرومم مكن، اى راهنما به سوى حقِّ آشكار».




حدیث روز:
امام صادق علیه السلام :

التَّقديرُ في لَيلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ في لَيلَةِ إحدى و عِشرينَ و الإمضاءُ في لَيلَةِ ثلاثَ و عِشرينَ؛


مقدّرات در شب نوزدهم تعيين، در شب بيست و يكم تأييد و در شب بيست و سوم [ماه رمضان] امضا مى‏شود.

الكافى : ج ۴ ، ص ۱۵۹



شرح دعا:
گر گدا كاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟


عيساى مسيح عليه السلام گفته است: «زراعت، در زمين هموار مى رويد، نه بر صخره و دشت بلند، حكمت هم چنين است، حكمت، در قلب
انسان متواضع، آباد مى شود، ولى در دلهاى كبرآلود، به آبادانى نمى رسد. مگر نمى دانيد كسى كه سرش را تا سقف بلند كند، سرش شكافته مى شود (در برخورد با سقف)، امّا آنكه سرش را از سقف پايين بگيرد، از سايه اش سود مى برد. تواضع نيز چنين است، هركه براى خدا فروتنى نكند، خدا پايينش مى كشد، امّا آنكس كه بخاطر خدا «تواضع» كند، خداوند بالا برده، رفعتش مى بخشد...».

آرى... فيض، از مبدأ رحمانيت و سرچشمه فيّاض الهى مى جوشد و رحمت فراوان و واسع پروردگار همه جا گير است، ليكن انسان بايد آمادگى كسب فيض را بيابد و چنان نباشد كه تا سرچشمه برود و تشنه برگردد، يا بر سر گنج، گرسنه بخوابد، يا از درگاه كريم، محروم برگردد، يا به كم قناعت كند، يا در درخشش خورشيد، خفاش وار به ظلمت پناه برد.
در هر صورت، خداوند، فيّاض است و كرم، كار اوست،
دوست دارد بندگانش را بنوازد و عطا كند،
دوست دارد خواستاران، بر سر سفره عطايش بنشينند و از «بركات» اين ماه، «حظّ» فراوان برند.
زيانكار، آنكه از اين خرمن كم بردارد،
و غافل، آنكه به اندك، راضى شود.

از خدا بخواهيم بهره ما را از بركاتش افزون كند
، چرا كه از جانب او، بخلى نيست و هرچه بيشتر عطا كند، چيزى از او كم نمى شود. اين بسته به همّت ماست كه از او چه بخواهيم و چه اندازه بخواهيم، او هم به همّت و بلند نظرى ما مى نگرد. هرچه بلندنظرتر باشيم و همّتمان در خواستن بركت و بهره از خدا بيشتر باشد، اين نشانه معرفت و شناخت افزون تر ماست و هركس خدا را بهتر بشناسد، بيشتر دوستش مى دارد و هركه خـدا را دوست بدارد، خدا هم به او محبّت مى كند: «يُحِبُّهُم وَيُحِبُّونَهُ». (مائده، آيه ۵۴)
اين محبت متقابل، ارزش بزرگى است كه دست يافتن به آن، كار هركس نيست.
از لطف عميم و كرم گسترده حق، بايد بيشتر خواست، كه محروميّت درد بزرگى است...



منبع
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز بيستم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ افْتَحْ لى فيهِ أَبْوابَ الْجِنانِ وَ أَغْلِقْ عَنّى فيهِ أَبْـوابَ النّـيرانِ وَ وَفِّـقْـنى فـيهِ لِتِـلاوَةِ الـْقُـرْانِ يا مُنْزِلَ السَّكينَةِ فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ.


«خدايا در اين روز درهاى بهشت را به رويم بگشاى، و درهاى آتش دوزخ را به رويم ببند، و توفيق تلاوت قرآن را در اين روز به ما عطا كن، اى فرود آورنده وقار و آرامش در دلهاى مؤمنان».



حدیث روز:
امام على علیه السلام:

عَلَیكُم بِكِتابِ اللّه ... مَن عَمِلَ بِهِ سَبَقَ؛

بر شما باد رجوع به كتاب خدا (قرآن) ... كسى كه به آن عمل كند از همه پیشى مى گیرد.


نهج البلاغه(صبحی صالح) ص۲۱۹ ، خطبه ۱۵۶


شرح دعا:
بهشت به «بها»ست، نه به «بهانه»


بهشت، جاى صالحان و پاكان است و بهاى بهشت، «
عمل صالح» است،
درهاى بهشت، از طريق «تقوا»، «جهاد»، «طاعات» و «صالحات» به روى انسانها گشوده مى گردد.
اگر در دعاى امروز، از خداوند گشايش درهاى بهشت را به روى خودمان درخواست كرده ايم، بايد برگ ورود به بهشت را هم فراهم كنيم. جواز ورود به بهشت جاودان، اعمال نيك و طاعتِ خدا، اطاعت از رسول، انجام واجبات، ترك محرّمات، خدمت به مردم و دورى از ستم است.
بهشت جاى هر ديو و دد نيست. بهشت، خانه ناپاكان آلوده دامن نيست. بهشت، سراى اقامت گنهكاران پليد نيست.

با بار گنه ز دام جستن نتوان
دژبانى حشر را گذشتن نتوان
روزى است كه بى برگ تردّد به بهشت
آن سوى پل صراط رفتن نتوان


بهشت، در مقابل «عمل» است و عمل، برگ تردّد و جواز ورود به بهشت است.
اگر سراى آخرت و خانه بهشت برايمان مهيّا شود، در سايه كارهاى نيكى است كه در اجراى فرمان خدا انجام مى دهيم.
سنگ ها، آجرها و مصالح ساختمانى خانه آخرت، و قصرهاى بهشتى از صالحات و حسنات اين دنياى ما، تأمين مى شود.
دنيا، مزرعه آخرت است، «زندگى، زراعت وجودى انسان است، و هر كسى دهقانِ بذر «خويشتن» است».

دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر
كاى نور چشم من، بجز از كِشته، ندروى
جهان برپايه حساب و كتاب است، نه بيهوده.

وقتى كه هستى «عبث» نيست و سرانجام بشر، رجعت «الى اللّه » است، پس فرجامى دارد، خوب يا بد، نعمت يا نقمت، بهشت يا دوزخ، سايه سار جنّت، يا شعله هاى سوزان جهنّم خدا. همسايگى پيامبران و امامان و اولياء و خوبان، يا همخانگى فراعنه و طواغيت و نِرون ها و شدّادها و جلاّدها و ستمگران تاريخ، جوار رحمت حق، يا عذاب شديد خدا.
آنچه انسان را به يكى از اين دو سرنوشت نيك و بد مى كشد، رعايت يا عدم رعايتِ «بايد»ها و «نبايد»هايى است كه در اسلام، توسّط وحى و از زبان رسول خدا و ائمه اطهار عليه السلام و فقهاى دين و مكتبداران متعهّد بيان شده است.
رسول خدا در «حجّه الوداع»، خطاب به مسلمين فرمود:
«اى مردم!... هرچه كه شما را به بهشت نزديك مى كند و از آتش، دور مى سازد من شما را به آن فرمان دادم، و آنچه كه شما را از بهشت دور كرده و به آتش نزديك مى كند، شما را از آن نهى كردم...»
و... چه راهنمايى بهتر از قرآن، در اين زمينه!
پس راه ورود به بهشت را هم از قرآن كريم بياموزيم.



 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و يکم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ اجْعَلْ لى فيهِ اِلى مَرْضاتِكَ دَليلاً وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّيْطانِ فيهِ عَلَىَّ سَبيلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لى مَنْزِلاً وَ مَقيلاً يا قاضِىَ حَوآئِجِ الطّالِبينَ.

«خدايا در اين روز برايم، راهنمايى به سوى رضا و خشنوديت قرار ده، و شيطان را بر من مسلّط نكن و برايش راهى بر من قرار مده، و بهشت را منزل و جايگاهم قرار بده، اى برآورنده حاجتهاى جويندگان».




حدیث روز:
امام حسن علیه السلام :

لَقَد فارَقَكُم رَجُلٌ بِالأمسِ لم يَسبِقهُ الأوَّلونَ و لايُدرِكُهُ الآخِرونَ؛


ديروز مردى شما را ترك كرد كه پيشينيان بر او پيشى نگرفتند و پسينيان به او نمی‏رسند.


إحقاق الحق : ج ۱۱ ، ص ۱۸۳



شرحی برای دعا:
راهنمايان ...

بنماى رهى، كه ره نماينده، تويى
بگشاى درى، كه در گشاينده، تويى
زنگار غمان گرفت دل، در بر من
بزداى، كه غم زدل زداينده تويى


اگر خداوند، «چگونه بودن» خاصى را از ما خواسته است، «راه» رسيدن به آن را هم، او خود بيان كرده است و براى رسيدن به آن هدف كه رضايتش را جلب كند، «دليل» و «راهنما» قرار داده است.
«
حجّت»، دليل و راهنماى خدا براى رسيدن به سرمنزل مقصود است.
حجّت هاى نهان و آشكار، حجج ظاهره و حجج باطنه...
عقل و خردى قرار داده، كه نيك و بد را بشناسيم (پيامبر درونى). و انبيايى فرستاده، كه فراتر از انديشه هاى بشرى، راهنمايى مى كنند، و جز راههاى زمينى، بشر را به راههاى آسمانى و مسالك رشد والا، رهنمون مى شوند.

اولياى خدا، جايى كه پاى خِرد، در گل بماند، دست عقل را گرفته و به «راه» مى آورند.
قرآن، راهنماى ديگرى است از سوى كردگار، كه انسان را به بالا مى برد.
امامان، راهنمايان ديگرى اند در كنار كتاب خدا، كه مفسّر قرآن و مبيّن احكام و هادى سبيل و بهترين دليل اند.
پس بايد از خدا در پيمودن اين راه، راهنما خواست، وگرنه زمينه گم كردن راه فراوان است.
طىّ اين مرحله، بى همرهى خضر مكن
ظلمات است، بترس از خطر گمراهى!
در زيارت جامعه، ائمّه شيعه را بعنوانِ: «پيشوايان هدايت» و «مشعل هاى تاريكيها» و «نشان هاى تقوا» و «حجت هاى خدا» مى شناسيم.
در حديث معروف پيامبر، سالار شهيدان حسين بن على عليه السلام بعنوان «چراغ هدايت» و «كشتى نجات» معرفى شده است: «اِنَّ الحُسَينَ مِصباحُ الهُدى وَ سَفينَةُ النَّجاة».

و در سخن مشهور پيامبر، ـ حديث ثقلين ـ امّت اسلام، به پيروى از دو وزنه سنگين، كه دو شادوش هم و در كنارهمند، سفارش شده، يعنى «قرآن» و «عترت» و پيامبر فرموده است اگر به اين دو چنگ بزنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد: «اِنْ تَمَسَّكتُم بِهِما لَن تَضِلُّوا اَبَداً».

پس راهنما خواستن از خدا، در خدمت و طاعتِ قرآن و اهل بيت بودن را مى طلبد، و مطيع عقل و دين و انديشه و ايمان بودن را درپى دارد و خدا از طريق اينان، و گاهى هم با دستى از لطف و هدايتى از غيب، راه مى نمايد و به سوى مرضاتش هدايت مى كند.



منبع
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و دوم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ افْتَحْ لى فيهِ أَبْوابَ فَضْلِكَ وَ أَنْـزِلْ عَـلَىَّ فـيـهِ بَـرَكاتِـكَ وَ وَفِّقْنى فيهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِكَ وَ أَسْكِنّى فيهِ بُحْبُوحاتِ جَنّاتِكَ يا مُجيبَ دَعْـوَةِ الْمُضْـطَرّينَ.

«خدايا در امروز، درهاى فضل و كرمت را به رويم بگشاى، و بركات خويش را بر من نازل گردان، و بر موجبات رضا و خشنوديت توفيقم بده، و در وسط باغهاى بهشت خود، جايم بده، اى پذيرنده دعا و دعوتِ گرفتاران و مضطرّين».



حدیث روز:
امام على عليه السلام :

عَلى لِسانِ المُؤمِنِ نُورٌ يَسطَعُ و َعلى لِسانِ المُنافِقِ شَيطانٌ يَنطِقُ؛


بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى گويد.


شرح نهج البلاغه (ابن أبى الحديد) ج۲۰، ص۲۸۰، ح ۲۱۸



شرحی برای دعا:
بر آستان رفيع پروردگار


«حذيفه يمانى، صاحب راز رسول خدا بود.
گفتا: روزى شيطان را ديدم كه مى گريست.
پرسيدم: اى ملعون! اين ناله و گريه از چيست؟
گفت: از دو چيز:
يكى آنكه درب لعنت به روى ما گشاده،
و ديگر آنكه دل مؤمنان، به روى ما بسته!
هروقت، قصدِ «دل مؤمن» كنم، به آتش هيبت، سوخته گردم»

ما را سر و سوداى كس ديگر نيست
در عشق تو، پرواى كس ديگر نيست
جز تو دگرى جاى نگيرد در دل
دل جاى تو شد، جاى كس ديگر نيست

«فضل»، آن نعمتها و احسان هائى است كه خارج از حدّ استحقاق انسان، خداوند روا مى دارد.
«افضال»، انعام و نعمت بخشى است.
بشر، از خدا طلبكار نيست، نه در روزى، نه در نعمت، نه در بهشت و پاداش آخرت، بلكه هرچه كه او بدهد، همه «لطف» است و «فضل»، جود است و كرم.(ولكنَّ اللّه ذوفضلٍ على العالمين)
درهاى فضل خدا، به روى كسى باز مى گردد، كه «قابليت» و آمادگى و استعداد، از خود نشان دهد.
زنبور عسل، به وحى الهى در شكاف يك سنگ و كوه، عسل مى سازد.
دل نيز بايد با نور معرفت شكافته شود، تا شيرينى ياد خدا و موهبت ها و «فضل» پروردگار در آن جاى گيرد. دلهاى بسته و سنگى، جاى نور الهى نيست.
پس عبوديّت، خشوع، بندگى و طاعت، و خواستن و درپى بودن، زمينه ساز گشايش درهاى فضل خداوند، به روى انسان است.


منبع
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و سوم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ اغْسِلْنى فيهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّـرْنى فيـهِ مِـنَ الْعُـيُوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبى فيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ يـا مُقيـلَ عَثَـراتِ الْمُذْنِبـينَ.

«خدايا امروز، مرا از گناهان بشوى، و از عيب ها و نقص ها پاكم كن، و دلم را با «تقواى قلب» بيازماى، (رتبه تقواى قلبها، عطا كن) اى پوزش پذير خطاهاى گنهكاران».



حدیث روز:
امام سجاد علیه السلام :


وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصيانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بِهِم وَ السُّخريَّةُ مِنهُم ؛


گناهانى كه باعث نزول عذاب مى‏شوند، عبارت‏اند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم، و دست انداختن و مسخره كردن آنان.


وسایل الشیعه ج ۱۶ ، ص ۲۸۱ ، ح ۲۱۵۵۶



شرحی بر دعا:
در چشمه طهارتِ توبه


دل، از گناه، گرفته، و... قلب، چركين است،
و زنگ ظلمت و زشتى،
گرفته كاسه دل را و «نور»، خاموش است!
و جام، مسموم است.
شراب ذكر، در اين جام، زهرآگين است.
بيا، بيا، كه بشوييم، خانه دل را.
به آب توبه بشوييم، رنگ نكبت را.
به اشگ ديده زداييم، ننگ زشتى را.
مگرنه اينكه گناه، آفت طهارت ماست؟
و بار معصيت و عار زشتىِ طغيان،
بزرگ و سنگين است؟!...
چرا گناه؟ چرا غفلت و فراموشى؟
چرا غرور و تكبّر؟ چرا رياكارى؟
بيا، بيا، كه دل از «جرم»، پاك گردانيم
بيا كه آينه دقّت و «محاسبه» را،
به روى خويش نهاده، دو ديده، باز كنيم
مگرنه غرق گناهيم؟!
مگر نه روزنه دل، به روى «حق» بسته است؟
مگر كه «عيب»، رخ جانمان نيالوده است؟
بيا كه توبه كنيم.
بيا كه چهره دل را به آب «توبه» بشوييم و پاكتر گرديم.
بيا به فطرت بى عيب خويش، برگرديم.»


و... حرف، همين است و جز اين چيزى نيست.
از خدا بخواهيم كه باران رحمتش و نظر عنايتش را متوجّهمان كند و گناهانمان را كه چهره دل و سيماى جانمان را آلوده است، با توبه پذيرى، پاك كند: إنَّهُ هُوَ التَّوابُ الرَّحيم.
و بخواهيم كه از عيب ها پاكمان كند، پيش از آنكه با مرگ، خاكمان كند.
نه طاعت ما خدا را سودى مى بخشد و نه معصيتمان، به دامن كبريايى و گردى مى نشاند. سود برنده و زيانكار خودمانيم. كشتى اگر در دريا غرق شود، از دريا چيزى كم نمى گردد.
پس بايد عيب خويش را بشناسيم و در رفع آن بكوشيم.
مگر مى توان بى «راهنما» به بهشت رفت؟
مگر مى توان بدون «بصيرت»، عيوب را ديد؟
و مگر مى توان بدون «آينه»، عيوب چهره را مشاهده كرد؟
اگر ديده بصيرت كور باشد، ديده صورت، بى فايده است.
قرآن مى گويد: «ديده ها كور نمى شود، بلكه قلب هايى كه در سينه هاست، كور مى شود.
و اين كورى دل، همان فقدان بصيرت است. و كورترين كس آن است كه عيوب خويش را نبيند.
بينا، كسى است كه پيش از ديگران و بيش از ديگران، به عيوب خود واقف شود و در مسير اصلاح، گام بردارد.

عيب است بزرگ، بركشيدن خود را
از جمله خلق، برگزيدن، خود را
از مردمك ديده ببايد آموخت
ديدن همه كس را و نديدن خود را



 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان

اللهمّ إنّي أسْألُكَ فيه ما يُرْضيكَ وأعوذُ بِكَ ممّا يؤذيك وأسألُكَ التّوفيقَ فيهِ لأنْ أطيعَكَ ولا أعْصيكَ يا جَوادَ السّائلين .


خدايا من از تو ميخواهم در آن آنچه تو را خوشنود كند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بيازارد واز تو خواهم توفيق در آن براى اينكه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمايم اى بخشنده سائلان.



امام حسن عليه السلام:
[h=1]عَلَيكم بِالفِكرِ، فَإنَّهُ حَياةُ قَلبِ البَصيرِ ومَفاتيحُ أبوابِ الحِكمَةِ؛[/h]
بر شما باد به تفكر؛ كه تفكر مايه حيات قلب شخص بصير و كليد درِ حكمت است.

اعلام الدين، ص 297 / آينه يادها، ص215


[h=2]شرحی بر دعا
[/h] [h=2]نمازهای نافله[/h] در شبانه روز برای نمازهای یومیه، نمازهای نافله وجود دارد که انسان به وسیله آن‌ها می‌تواند به خداوند (عزوجل) بیش از پیش تقرب جوید چرا که نمازهای نافله، نمازهای اضافه بر نمازهای واجب در شبانه روز می‌باشند که ضعف‌های نمازگزار در نمازهای واجب را از نظر توجه و حضور قلب در نماز به سوی خالق یکتا جبران می‌نمایند.


کیفیت نمازهای نافله


نمازهای نافله غیر از روز جمعه سی و چهار رکعت است که هشت رکعت آن نافله ظهر و هشت رکعت آن نافله عصر و چهار رکعت آن نافله مغرب و دو رکعت آن نافله عشا و یازده رکعت نافله شب (که هشت رکعت آن به عنوان نافله شب و دو رکعت شفع و یک رکعت وتر بوده) و دو رکعت نافله صبح می‌باشد که در روز جمعه نافله ظهر و عصر هر کدام ده رکعت می‌شود.


وقت نمازهای نافله

وقت نافله نماز صبح: نافله صبح قبل از نماز صبح باید خوانده شود که زمان آن بعد از گذشتن نصف شب به مقدار خواندن یازده رکعت نافله شب بوده که احتیاط آن است که قبل از فجر اول خوانده نشود مگر آنکه بعد از نافله شب بلافاصله خوانده شود که در این صورت مانعی ندارد.

وقت نافله نماز ظهر: نافله ظهر پیش از نماز ظهر باید خوانده شود که وقت فضیلت آن، از اول ظهر تا موقعی است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می‌شود به اندازه دو هفتم آن شود.

وقت نافله نماز عصر: نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده می‌شود که وقت فضیلت آن تا موقعی است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می‌شود به چهار هفتم آن برسد.

وقت نماز نافله مغرب: نافله مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا هنگامی که سرخی طرف مغرب که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پیدا می‌شود، از بین برود.

وقت نماز نافله عشا: نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا می‌باشد که تا نصف شب می‌توان خواند ولی بهتر است بلافاصله بعد از نماز عشا خوانده شود.

وقت نافله شب: نافله شب را از نصف شب تا اذان صبح می‌توان خواند و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود.



[h=2]منظور از وفرحظی فیه من النوافل چیست؟
[/h] همان‌طور که می‌دانیم در انجام هر کاری مخصوصاً کارهای نیک و صالح باید از طرف خداوند برای هر بنده‌ای توفیق حاصل شود تا بتواند آن را انجام دهد، لذا در این روز برای آنکه بتوانیم نمازهای نافله را بجا آورده و از حظ و بهره معنوی آن به طور وافر بهره‌مند گردیم از خداوند خواستاریم که ما را در این روز از این موهبت بزرگ محروم نگرداند.



 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و پنجم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فيهِ مُحِبّاً لاَِوْلِيآئِكَ وَ مُـعـادِيـاً لاَِعْـدآئِـكَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَمِ أَنْبِيآئِكَ يـا عـاصِـمَ قُـلُوبِ النَّبِيّـينَ.

«خدايا امروز مرا دوستدار دوستانت، و دشمنى كننده با دشمنانت قرار بده، و مرا پيرو راه و روشِ آخرين پيامبرانت مقرّر فرما، اى نگهدارنده دلهاى پيامبران».



حدیث روز:
امام صادق علیه‌السلام:

طَلَبْتُ‏ حُبَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَجَلَ ‏ فَوَجَدْتُهُ فِي بُغْضِ أَهْلِ الْمَعَاصِي؛


به دنبال محبت خدا رفتم تا ببينم کجا پيدا مي‌شود، و آن را در دشمني اهل معصيت يافتم.


مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، ص ١٧٣.



شرح دعا:

خط محبّت و عشق

«هركس با شما ولايت و دوستى كند، با خدا، دوستى كرده است،
هركه با شما دشمنى كند، با خدا دشمنى كرده است،
هركه شما را دوست بدارد، خداوند را دوست داشته است،
و هركه با شما كينه توزى و دشمنى كند،
با خدا دشمنى كرده است...»
مصداق بارز و روشن و تمام و كمالِ «اولياءاللّه »، ائمه شيعه و پيشوايان معصوم اسلام و اهل بيتند.
وگرنه، هركس كه در خط عمل به اسلام حركت كند،
هركس كه عمل به واجبات و ترك محرّمات كند، داراى «ايمان» و «عمل صالح» باشد، اهل «جهاد» و «شهادت» باشد، و هركس كه «متّقى»، «ايثارگر» و اهل «زهد و انفاق» باشد، او هم «ولىّ خدا» است. و خداوند هم، «مولا»ى او.
ولى... همچنانكه اشاره شد، ائمّه شيعه، فرد اعلى و مصداق روشنِ اين «ولايت»اند كه هم خداوند، آنان را دوست دارد و هم آنان دوستدار خدايند.
در رابطه با «اولياءاللّه » چه موضعى بايد داشت؟
روشن است كه دشمنى با دوستان خدا، دوستى با دشمنان خداست.
از آن طرف هم، دوستى با دشمنان خدا، دشمنى با دوستان خداست.
ناچار، بايد «اولياءخدا» را دوست داشت و با آنان دوستى كرد.
و دشمنان خدا را دشمن دانست و با آنان دشمنى كرد.
پس... «محبّت» و«عدوات»، نشانه يك «خطّ» است، دليل يك «موضع» وگوياى يك جهت گيرى مكتبى است. بايد دوستيها و دشمنيها، رابطه ها و قطع رابطه ها، پيوستنها و گسستنها، محبّتها و كينه ها، موافقت ها و مخالفت ها، جهت و انگيزه و هدف الهى و مكتبى داشته باشد. اين ايده آل مطلوب است. وگرنه بسيارى هم هستند كه دوستيها و موالاتشان، از نفع پرستى و خودخواهى و حبّ مال و جاه و فرصت طلبى سرچشمه مى گيرد و دشمنيها و معاداتشان هم، از عقده ها، كينه هاى شخصى، غرورها، كم ظرفيّتى ها و توقّعات بى جا، ناشى مى شود.
دوستى و دشمنى بايد ريشه مكتبى، داشته باشد.
اگر بپرسند چرا دوست مى دارى؟ و چرا دشمنى؟... انسان بتواند با استمداد از تعاليم مكتب، استناد و استشهاد كند و از متن دين و مكتب و سيره معصومين و بزرگان اسلام، «سند» و «شاهد» بياورد.
در اين صورت، موالات و معادات، از جنبه حبّ و بغض شخصى بيرون آمده، مكتبى و الهى مى شود.


منبع
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و ششم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ اجْعَلْ سَعْيى فيهِ مَشْكُورا وَ ذَنْـبى فيـهِ مَغْـفُـوراً وَ عَمَـلى فيـهِ مَقْـبُـولاً وَ عَيْـبى فيـهِ مَسْتُـوراً يا أَسْـمَعَ السّـامِعـينَ.


«خدايا كوششم را امروز پاداش بده، و گناهم را مورد بخشايش قرار بده، و عمل مرا قبول كن، و عيبم را بپوشان، اى شنواترين شنوايان».


حدیث روز:
امام رضا علیه‌السلام:

اَلتَّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لا ذَنبَ لَه.


آن کسی که توبه کند مانند کسی است که بی گناه باشد.

عیون اخبار الرضا (ع)، ج ٢، ص٧٤


شرحی برای دعا:
تلاشهاى ثمربخش و مورد سپاس


قرآن كريم مى گويد: «اى پيامبر! بگو: آيا به شما خبر دهم كه زيانكارترين افراد چه كسانى اند؟ آنانكه در زندگى دنيا، تلاششان گُم و نابود مى شود و در عين حال، خيال مى كنند كه نيكو عمل مى كنند...»
گاهى انسان مى رود، ولى نمى رسد، مى جويد، ليكن نمى يابد،
عمل مى كند، ولى بى نتيجه مى ماند،
مى دود، ولى دوندگيش بى اثر است.
زحمتِ بى پاداش، تلاش بى فايده، رنج بى گنج، و «سعى» بدون «شكر».
اين، خسران است. زيانكار كسى است كه در «بيراهه» حركت كند، ولى فكر كند در «راه» است. رو به «تباهى» برود، ولى خيال كند رو به «رشد» است. «زيان» كند، ولى پندارد در حال «سود» بردن است. اينان، «اَخسرين»اند: زيانكارترين افراد...
ولى اگر عمل انسان، نتيجه بخش و مفيد بود، و به هدف مورد نظر نزديك مى كرد، آنگاه، عمل از «خسران» بيرون آمده و «فايده» خواهد داشت.


«سعى مشكور» چيست؟

نيازمان اين است كه خدايا سعى ما را مشكور قرار بده.
«سعى» چيست؟ سعى، تلاش و فعاليّت پرشتاب و جدّى است.
همچنانكه رفت و آمد بين دو كوه صفا و مروه را در اعمال حجّ، «سعى» گويند. حاجى، سعى بين صفا و مروه مى كند.
در قرآن كريم مى خوانيم: «اى مؤمنان! هرگاه كه در روز جمعه، به نماز جمعه ندا دهند، پس بشتابيد به سوى ذكر خدا و خريد و فروش را رها كنيد.»
مى بينيم كه به اين حركت پرشتاب به سوى ميعادگاه نماز جمعه، و حضور در اين مراسم سياسى ـ عبادى، تعبير «سعى» اطلاق شده است...
«فَاسعَوا اِلى ذِكرِاللّه ».
پس، تلاشى كه از طرف خداوند، مورد پذيرش و قبول واقع شود و پروردگار به آن توجّه كند، و از ضايع شدن آن مانع گردد و نوعى سپاس، از تلاشگر به عمل آورده، پاداش نيكو بدهد چنين عملى «سعى مشكور» است.
امّا تلاش و سعى چه كسانى مورد «شُكران» و سپاس قرار مى گيرد؟
«سعى» چه كسانى «مشكور» است؟ تلاش و عمل، خود به خود، برانگيزاننده پاداش و جزا و شكر و سپاس نيست. بايد آميزه هايى داشته باشد، از «خير»، «خلوص»، «صدق» تا به عمل، رنگ خدايى بزند... ـ « صبغه اللّه »!...



 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و هفتم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَيِّرْ اُمُورى فيهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَى الْيُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعاذيرى وَ حُطَّ عَنّىِ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ يـا رَؤُفـاً بِعِـبادِهِ الصّـالِحـينَ.


«خدايا در اين ماه، فضيلت شب قدر را روزيم كن، و كارهايم را از سختى به آسانى برگردان، و پوزشهايم را بپذير و گناهان و وِزرهايم را بريز، اى خداى مهربان نسبت به بندگان صالح خويش».



حدیث روز:
پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله:


البرّ ما اطمأنّ إليه القلب و اطمأنّت إليه النّفس و الإثم ما حاك في النّفس و تردّد في الصّدر و إن أفتاك المفتون.


نيكى آنست كه دل بدان آرام گيرد و روح از آن اطمينان يابد و بدى آنست كه بر دل ننشيند و دوست ندارى مردم از آن خبر دار شوند ديگران هر چه مى خواهند بگويند.


كنزالعمّال، ح ٧٢٧٨


شرحی بر دعا

در كمين لحظه هاى نورانى

سعدى گفته است: «شبها اگر همه «قدر» بودى، شبِ قدر، بى قدر بودى.»
پس، برقى مى جهد، خورشيدى مى تابد، چهره افقِ دلها و انديشه ها، روشن مى شود، و جلوه الهى، يك لحظه، بر «زمان» مى تابد.

بايد آن «لحظه نورانى» را درك كرد. لحظه اى كه داراى فضيلت بسيار است. شبى كه از هزار ماه برتر است، «ليلة القدر»ى كه در اثر انتباه، هشيارى، بصيرت، خودآگاهى، زمان آگاهى و...بسيار سرنوشت ساز است و سرنوشت و مقدّرات مردم، در شب قدر، معيّن و معلوم مى گردد.
مگر اقبال، چندبار به در خانه انسان مى آيد؟
مگر در سال، چند شب قدر و سرنوشت آفرين داريم؟!

مگر چه قدر فرصت طلايى و استثنايى فراهم مى شود كه خدا تصميم مى گيرد كه رحمت عام و كرم گسترده خود را شامل حال بندگان كند؟!

شبى كه فرشتگان، فوج فوج، از آسمان فرود مى آيند، و حامل رحمت الهى و بركات آسمانى و خيرات فراوان و فيض هاى سرشارند، شبى كه قلب ماه رمضان است.
حيف است كه ماه رمضان بگذرد، و بى بهره بمانى و در ماه رمضان، از فيض شب قدر، محروم باشى.

حيف اگر در شب قدر، «قدر» خود نشناسى...
شب قدر، مشعلى است فراراه. طوفانهايى هم مى وزد.
اين چراغ افروخته در رهگذر باد، اگر مورد غفلت قرار گيرد، برقش خاموش مى شود و آن «لحظه نورانى» كه در كمينش بودى، گم مى شود و باز در ظلمت هاى «گناه» و «خودپرستى» و «روزمرّگى» و «غفلت» و «نفس امّاره» و... ـ ظُلُماتٌ بَعضُها فَوقَ بَعضٍ ـ
امّا اگر چشم بصيرت دل را به روى آن نورانيت «ليله القدر» گشوده باشى، شبت، روشن تر از روز خواهد شد و لحظه هاى ساكتت، گوياى هزاران نجواى عاشقانه...
فقط «تنبّه» لازم است و بيدار دلى و هشيارى!
به قول خواجه عبداللّه انصارى: ـ در مقالات ـ
«تجلّى حق، ناگاه آيد، امّا...بر دل آگاه آيد.»
به فرموده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: «شَهرُ رَمَضان سَيِّدُ الشُّهُورِ وَلَيلَةُ القَدرِ سَيِّدَةُ اللَّيالى.»
ماه رمضان سرور ماههاست و شب قدر، سرور شب ها.
هركه آيين سرورى و سالارى و قرب خدا جويد نبايد غافلانه عمر بگذراند.
براى درك فضيلت ليلة القدر، بصيرت و هشيارى و مراقبت لازم است، تا به فضلهاى اين ايّام و ليالى دست يافت. توفيق براى «توبه»، خود يكى از بزرگترين فضيلتهاى اين ماه مقدّس است.


 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و هشتم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ وَفِّرْ حَظّى فيهِ مِنَ النَّوافِلِ وَ أَكْرِمْـنى فيـهِ بِاِحْـضـارِ الْمَسـائِلِ وَ قَرِّبْ فيهِ وَسيلَتى اِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسائِلِ يـا مَنْ لا يَشْـغَلُهُ اِلْحـاحُ الْمُـلِحّـينَ.


«خدايا در اين روز، بهره ام را از مستحبات، افزون گردان، و مرا با حاضر كردن خواسته ها، گرامى بدار، و از ميان وسايل، وسيله رسيدنم به حضورت را، نزديك گردان، اى كه پافشارىِ اصراركنندگان، بازش نمى دارد ومشغولش نمى كند.»




حدیث روز:
امام علی علیه السلام :

بِئْسَ السَّعْىُ التَّفْرِقَةُ بَيْنَ الاَْليفَيْنِ؛

بدترين تلاش، جدايى انداختن ميان دو دوست است.


شرح غررالحكم: ج ۳، ص ۲۵۶



شرحی برای دعا:
اگر لذّتِ ترك لذّت بدانى...

«گرچه ره تاريك است، و پر از وسوسه شيطانى است، ليك...خورشيد هدايت با توست گام «اخلاص» تو را مى بايد، تا به منزل برسى. كوله بارى بردار، زاد و رهتوشه اى از «صبر» و «يقين» زرِهى از «تقوا» مشعلى از «ايمان» راه...جز با قدم «صدق» نمى گردد طى.»

«نوافل»، جمع نافله است.
نافله، از ريشه لغوى «نَفل»، به معناى زيادى و افزايش است.
«انفال» هم، يعنى ثروتها و نعمتهاى عمومى كه خداوند براى امّت اسلامى و همگان، زياد كرده است.
«نوافل» يعنى نمازهاى مستحبى، كه زياده از واجبات و فرايض است.
هر عمل خوب و مستحبّى كه انجامش واجب و الزامى نباشد و بالاتر از حدّ تكليف الزامى باشد، «نوافل» است.
بهره اى كه انسان از انجام كارهاى استحبابى و فوق برنامه مى برد، در جهت حفظ بيشتر واجبات است.
وقتى كسى بيش از مقدار واجبات، تكاليفى را هم كه الزامى نيست ولى انجامش خوب است انجام دهد، اين نشان دهنده علاقه و كشش او به طاعات و حسنات است، به نحوى كه حتى خارج از تكليف شرعى واجب، محبّت صالحات، او را به عمل نيك وامى دارد.
وقتى كارگر و كارمندى خارج از ساعت ادارى هم «فوق العاده» كار مى كند، نشان ميزان علاقه او به كار است، كه حتّى در چهار چوب شرح وظايف ادارى و كارى، خود را محدود نمى كند.
انجام نوافل و مستحبّات نيز اينگونه است. كشش «عبد» را به سوى خدا و علاقه او را به عبادت نشان مى دهد و مى رساند كه اين مؤمن، در طاعت، اكتفا به حدّ الزامى شرعى نمى كند.
به يك تعبير مى توان گفت: مستحبات و نوافل، نگهبان واجبات است. و آنكه غير از واجبات هيچ عمل مستحبّى انجام ندهد، امكان خلل و لطمه در واجباتش هم وجود دارد.
انجام مستحبات، چون از روى علاقه است نورانيّتى خاص مى آورد.
وقتى نماز شب بخوانيد، يا روزه مستحبّى بگيريد، يا صدقه استحبابى و انفاقات، انجام دهيد، وضوى مستحبّى بگيريد، نافله هاى شبانه روزى بخوانيد،
احساس مى كنيد زمينه پاكى دل و تقواى قلب بيشترى پيدا كرده ايد.
اين است بهره مستحبّات و «حظّ نوافل»، كه از خداوند خواسته ايم در اين ماه و اين روز، بهره ما را از «نوافل»، فراوان بگرداند.



 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و نهم ماه مبارک رمضان

أَللّـهُمَّ غَشِّنى فـيهِ بِالرَّحْـمَةِ وَ ارْزُقْنى فيهِ التَّوْفيقَ وَ الْعِصْمَةَ وَ طَهِّرْ قَلْبى مِنْ غَياهِبِ التُّهَمَةِ يـا رَحيماً بِعِبـادِهِ الْمُؤْمِنـينَ.

«خدايا امروز، سراپاى وجودم را با رحمت، بپوشان، و توفيق و حفظ از گناه را روزيم كن، و قلبم را از تاريكيهاى اتهام، پاك گردان، اى مهربان نسبت به بندگان مؤمنش».



حدیث روز:
پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم :

اِغتَنِمُوا الدُّعاءَ عِندَ الرِّقَّةِ فَإِنَّها رَحمَةٌ؛


دعا كردن را در هنگام رقّت قلب غنيمت شمريد، كه رقت قلب، رحمت است.


نهج الفصاحه ص ۲۲۶ ، ح ۳۷۳


شرح دعا
غرق در درياى رحمت خدا


بنده مسكين ما، بيا به دربار ما
تا كه شوى منعم از دولت بيدار ما
منم خريدار تو، بيا پناهت دهم
رد نكنم هركه شد، ز دل خريدار ما
غرق گناهى بيا، بر در ما توبه كن
شامل حالت شود، رحمت سرشار ما
عهد شكستى بيا، هر آنچه هستى بيا
خودم قبولت كنم، نمى شوى خوار ما
اگرچه شرمنده اى، زجرم و تقصير ما
در صف مستغفرين بيا به بازار ما
غرق گنه! نااميد مشو ز درگاه ما
كه عفو كردن بود، در همه دم كار ما
بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من
بيا بهشتت دهم، مرو تو در نار ما
در دل شب خيز و ريز، قطره اشگى ز چشم
كه دوست دارم كند، گريه گنهكار ما
خواهم اگر بگذرم، از همه عاصيان
كيست كه چون و چرا، كند زكردار ما؟


* * *
ماه خير و بركت، رو به پايان است.
خوشا آنكه در اين ماه، قدمى رو به خداوند برداشت،
توبه اى كرد، ذكر و حالى داشت، سوز و گدازى داشت، دعاى نيمه شبى، ناله سحرگاهى! صداى زمزمه «يارب»ى، «خدايا»ئى، نواى ناب «تلاوت»! فغان خسته دلى، بانگ خوبِ «العفو»ى!...
خدايا! رحمت تو گسترده است،
ما را هم مشمول اين رحمت قرار ده.
نه آنكه رحمتت، گوشه اى از زندگيمان را فرا گيرد،
نه آنكه، يك روز يا يك لحظه، مورد رحمتت باشيم،
نه ... نه، خداوندا، ما را غرق در درياى رحمت خويش قرار ده.
ردايى از رحمت، بر سراسر وجودمان بپوشان.

* * *
خدايا ...
توفيقمان عطا كن، كه بى توفيقى، بدعقوبتى است.
ديده و اين همه خشك؟!
نَفَس و اين همه سرد؟!
تو و اين سنگدلى؟! من و اين بى دردى؟!
نه، خدايا، نه... من از پوكى و پوچى و عبث، بيزارم.
زندگيم را سرشار از نيكى بگردان،
حياتم را، قدم زدنى در «صراط مستقيم» به سوى خودت قرار ده، لحظه هاى عمرم را از نيكى و خير، پربار بگردان.
توفيقم ده، «عصمت» عطايم كن.
خدايا، دل و ديده ام، قلب و جانم، در معرض خطرهاست:
وسوسه هاى شيطانى، تدليسهاى ابليس، رياها، خودنماييها، فخرفروشيها، غرورها، خودپسنديها.
خدايا... دامهاى شيطان در سر راهم نهاده شده است.
بصيرتى بايد، تا دام ها و دانه ها را ببينم و فريب دام و دانه نخوريم.
«عصمت»ى بايد، تا قلب و فكرم، از گناه و عصيان، مصون باشد.
«تقوا»يى لازم است، به عنوان يك عامل حفاظت و باز دارنده، تا در سراشيبى هاى سقوط و در زلزله هاى هبوط شرف، نگهبانمان باشد.
اگر «نفس امّاره» را مهار نكنيم،
اگر «غرايز شهوانى» از كنترلمان خارج شود،
اگر «دنيازدگى» به سراغمان آيد، اگر...
خدايا، خدايا، چه دامهايى، چه پرتگاهى!
از تو «توفيق» و «عصمت» خواسته ايم.

* * *
خدايا... قلبمان را به تو مى سپاريم،
اين قلب را كه گناه، آلوده و تيره اش مى كند، تهمت زدن به ديگران، آكنده از كينه و بدبينى اش مى كند، بدبينى، تاريكش مى سازد، بدخواهى، برظلمتش مى افزايد، سوءظن درباره ديگران، كانون فتنه و فسادش مى كند.
خدايا... اگر جسممان به «پاكيزگى» نياز دارد، جانمان به «پاكى» بيشتر نيازمند است.
اگر بدنمان تطهير لازم دارد، روحمان طهارت بيشترى مى خواهد.
و اين در دست توست، اى پروردگار،
كه تو پاك كننده جانها و مطِهّر دلهايى،
تو، خود پاكى، و پاكى را دوست مى دارى و پاكان، اولياى تو هستند.
خدايا... در «طهارت قلب»، به تو محتاجيم، حاجتمان را برآور،
ـ اى قاضى الحاجات!...ـ

منبع

 
بالا