بعضي از تعريف و توصيفها تا حدي در يك چارچوب از پيش تعيين شده قرار دارد. تغيير در اينگونه تعريفها كار سادهاي نيست و تا اين تغيير صورت نگيرد ما به درك جديدي از اين موضوعها نميرسيم.
مفهوم «خانواده» يكي از آنهاست كه مناسب با شرايط بايد تغييراتي در ذهنيات خود نسبت به آن ايجاد كنيم. يكي از بهترين راهكارها براي اين موضوع، مطالعه و آشنايي با نظريات ديگر در مورد خانواده است.
كتاب «خانواده خوب» يكي از كتابهاي اين حوزه است كه با نثري ساده، امور مهم خانواده را تعريف و بررسي كرده است.بخش نخست كتاب با اين سوال ساده و مهم شروع ميشود.
دنياي امروز كه دنيايي مضطرب و پريشان است، بهرغم پيشرفتهاي حيرتانگيز علم و صنعت، در مساله خانواده با مشكلات بزرگي روبهروست. براي اين كه بتوانيم مشكلات زندگي خانوادگي را از جامعه خود ريشهكن كنيم بايد بدانيم كه خانواده چيست و اين واحد كوچك اجتماعي را چگونه بايد ديد و تعريف كرد.البته خانواده را از ديدگاههاي مختلف ميتوان تعريف كرد كه پارهاي از آنها سطحي و پارهاي ديگر عميق است. واضح است كه هر چه ديدگاه ما از عمق بيشتري برخوردار باشد، بهتر ميتوانيم به اين نهاد، رونق ببخشيم و ناپايداري را از محيط آن دور كنيم.
شايد كساني باشند كه زناشويي آنها انگيزه اقتصادي دارد. پدري دختر خود را به خاطر سبك كردن هزينه زندگي به خانه شوهر ميفرستد يا براي استفاده از مزاياي اقتصادي، دخترش را به مرد ثروتمندي ميدهد همچنان كه بعضي از مردان، دختري را به خاطر ثروت او يا ثروت پدرش به همسري انتخاب ميكنند. بعضي از ازدواجها نيز به خاطر قدرت و موقعيت است. خانوادههاي قدرتمند و داراي موقعيت، در ازدواجهاي خود به اين مساله توجه زيادي دارند؛ آنها ميكوشند كه از اين راه، بر موقعيت و قدرت خود بيفزايند و نگذارند كسي از طبقه پايينتر به جمعشان اضافه شود.
زيبايي هم يكي از انگيزههاست. بسيارند كساني كه زيبايي را اصل ميدانند و به هيچ يك از ارزشهاي انساني توجه نميكنند. در مجموع، كساني كه به خاطر مال يا جمال و يا قدرت، تشكيل خانواده ميدهند، خانواده براي آنها، كانون بهرهگيري از ثروت، قدرت يا زيبايي است. از نظر ايشان با از بين رفتن آن امور، بنيان خانواده نيز زايل ميگردد. البته اسلام مخالف اين نيست كه زن و شوهر از مال، مقام، قدرت و جمال يكديگر بهرهمند شوند، اما به طور حتم، مخالف اين است كه اساس تشكيل خانواده، اموري مادي و غير قابل دوام باشد.
خانواده به تعبير ساده عبارت است از كوچكترين واحد اجتماعي كه حاصل ازدواج يك زن و مرد است. تعريف ديگر، خانواده را شامل مجموعهاي از افراد ميداند كه با هدف و منافع مشترك زير يك سقف گردهم ميآيند.
اسلام، خانواده را گروهي متشكل از افرادي داراي شخصيت مدني، حقوقي و معنوي معرفي ميكند كه هسته اوليه آن را ازدواج زن و مرد تشكيل ميدهد و در پي برقراري رابطه زوجيت بين زن و مرد، هر يك داراي وظايف و حقوق جديدي ميشوند. ارتباط خويشاوندي در سايه ازدواج پديد ميآيد و اعضاي آن داراي روابط قانوني، اخلاقي و عاطفي ميشوند. اساس تشكيل خانواده آن است كه زن و مرد بر اساس اراده خود به تاسيس آن همت گمارند و با پذيرش تكاليف مترتب بر آن به سوي اهداف متعالي ازدواج گام بردارند.
نويسنده كتاب پس از تعريف خانواده به موضوع مهم نقش خانواده در جامعه ميپردازد.
هسته اول همه سازمانها و نهادهاي اجتماعي، خانواده است. همه نقشهاي مربوط به ايجاد تمدن، انتقال مواريث، رشد و شكوفايي انسانها به آن مربوط ميشود. همه سنتها، عقايد و آداب، ويژگيهاي فردي و اجتماعي از طريق خانواده به نسل جديد منتقل ميگردد. جامعه متشكل از خانوادهها بوده و مختصات آن از طريق روابط خانوادگي قابل توصيف است. اثرات مفيد يا زيان بخش خانواده به جامعه هم سرايت خواهد كرد. چگونگي مشي و سبك زندگي خانواده، در اخلاق جامعه و در صحت يا بيماري آن نقشي موثر دارد.
منبع
مفهوم «خانواده» يكي از آنهاست كه مناسب با شرايط بايد تغييراتي در ذهنيات خود نسبت به آن ايجاد كنيم. يكي از بهترين راهكارها براي اين موضوع، مطالعه و آشنايي با نظريات ديگر در مورد خانواده است.
كتاب «خانواده خوب» يكي از كتابهاي اين حوزه است كه با نثري ساده، امور مهم خانواده را تعريف و بررسي كرده است.بخش نخست كتاب با اين سوال ساده و مهم شروع ميشود.
خانواده چيست؟
از بدو پيدايش انسان روي كره زمين، همواره زنان و مردان با تشكيل كانوني به نام خانواده، عمري را در كنار يكديگر سپري كرده، فرزنداني در دامان پر مهر خويش پروردهاند و سپس از اين جهان رخت بربستهاند. طبيعيترين شكل خانواده همين است كه هيچ عاملي جز مرگ نتواند پيوند زناشويي را بگسلد و ميان زن و شوهر جدايي بيفكند. كوشش مصلحان جامعه مخصوصا پيامبران خدا، پيوسته اين بوده است كه نظام خانواده، نظامي مستحكم و پايدار باشد و هرگز هيچ عاملي نتواند اين كانون سعادت را متلاشي كند.دنياي امروز كه دنيايي مضطرب و پريشان است، بهرغم پيشرفتهاي حيرتانگيز علم و صنعت، در مساله خانواده با مشكلات بزرگي روبهروست. براي اين كه بتوانيم مشكلات زندگي خانوادگي را از جامعه خود ريشهكن كنيم بايد بدانيم كه خانواده چيست و اين واحد كوچك اجتماعي را چگونه بايد ديد و تعريف كرد.البته خانواده را از ديدگاههاي مختلف ميتوان تعريف كرد كه پارهاي از آنها سطحي و پارهاي ديگر عميق است. واضح است كه هر چه ديدگاه ما از عمق بيشتري برخوردار باشد، بهتر ميتوانيم به اين نهاد، رونق ببخشيم و ناپايداري را از محيط آن دور كنيم.
شايد كساني باشند كه زناشويي آنها انگيزه اقتصادي دارد. پدري دختر خود را به خاطر سبك كردن هزينه زندگي به خانه شوهر ميفرستد يا براي استفاده از مزاياي اقتصادي، دخترش را به مرد ثروتمندي ميدهد همچنان كه بعضي از مردان، دختري را به خاطر ثروت او يا ثروت پدرش به همسري انتخاب ميكنند. بعضي از ازدواجها نيز به خاطر قدرت و موقعيت است. خانوادههاي قدرتمند و داراي موقعيت، در ازدواجهاي خود به اين مساله توجه زيادي دارند؛ آنها ميكوشند كه از اين راه، بر موقعيت و قدرت خود بيفزايند و نگذارند كسي از طبقه پايينتر به جمعشان اضافه شود.
زيبايي هم يكي از انگيزههاست. بسيارند كساني كه زيبايي را اصل ميدانند و به هيچ يك از ارزشهاي انساني توجه نميكنند. در مجموع، كساني كه به خاطر مال يا جمال و يا قدرت، تشكيل خانواده ميدهند، خانواده براي آنها، كانون بهرهگيري از ثروت، قدرت يا زيبايي است. از نظر ايشان با از بين رفتن آن امور، بنيان خانواده نيز زايل ميگردد. البته اسلام مخالف اين نيست كه زن و شوهر از مال، مقام، قدرت و جمال يكديگر بهرهمند شوند، اما به طور حتم، مخالف اين است كه اساس تشكيل خانواده، اموري مادي و غير قابل دوام باشد.
تعريف خانواده
نويسنده سپس به تعريف خانواده ميپردازد و چنين مينويسد:خانواده به تعبير ساده عبارت است از كوچكترين واحد اجتماعي كه حاصل ازدواج يك زن و مرد است. تعريف ديگر، خانواده را شامل مجموعهاي از افراد ميداند كه با هدف و منافع مشترك زير يك سقف گردهم ميآيند.
اسلام، خانواده را گروهي متشكل از افرادي داراي شخصيت مدني، حقوقي و معنوي معرفي ميكند كه هسته اوليه آن را ازدواج زن و مرد تشكيل ميدهد و در پي برقراري رابطه زوجيت بين زن و مرد، هر يك داراي وظايف و حقوق جديدي ميشوند. ارتباط خويشاوندي در سايه ازدواج پديد ميآيد و اعضاي آن داراي روابط قانوني، اخلاقي و عاطفي ميشوند. اساس تشكيل خانواده آن است كه زن و مرد بر اساس اراده خود به تاسيس آن همت گمارند و با پذيرش تكاليف مترتب بر آن به سوي اهداف متعالي ازدواج گام بردارند.
نويسنده كتاب پس از تعريف خانواده به موضوع مهم نقش خانواده در جامعه ميپردازد.
نقش و اهميت خانواده
خانواده تنها نظام اجتماعي است كه در همه جوامع، اعم از مذهبي و غيرمذهبي، پذيرفته شده و توسعه يافته است. خانواده در جوامع مختلف از نقش، پايگاه و منزلتهاي گوناگون برخوردار بوده و با اين كه هستهاي كوچك از اجتماع محسوب ميشود، در حيات اجتماعي مردم تاثيري فوقالعاده دارد.هسته اول همه سازمانها و نهادهاي اجتماعي، خانواده است. همه نقشهاي مربوط به ايجاد تمدن، انتقال مواريث، رشد و شكوفايي انسانها به آن مربوط ميشود. همه سنتها، عقايد و آداب، ويژگيهاي فردي و اجتماعي از طريق خانواده به نسل جديد منتقل ميگردد. جامعه متشكل از خانوادهها بوده و مختصات آن از طريق روابط خانوادگي قابل توصيف است. اثرات مفيد يا زيان بخش خانواده به جامعه هم سرايت خواهد كرد. چگونگي مشي و سبك زندگي خانواده، در اخلاق جامعه و در صحت يا بيماري آن نقشي موثر دارد.
منبع